صفحه اصلی / دانش / تور فون اوکسکول و پزشکی روان‌تنی آلمان: یک مصاحبه

تور فون اوکسکول و پزشکی روان‌تنی آلمان: یک مصاحبه

دکتر سیما عطاردی

دکتر شهرام رفیعیان، پزشک  و روان‌شناس،

دکتر محمد صلواتی

 

اینکه در هر بیمارستان آموزشی آلمان یک کرسی پزشکی روان‌تنی  Psychosomatic  وجود دارد، دانشجویان پزشکی ملزم به یادگیری روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و پزشکی روان‌تنی هستند و بیش از 7000 تخت بازتوانی به درمان بیماری‌های روان‌تنی اختصاص داده شده است و به پزشکی روان‌تنی آلمان جایگاهی منحصر به فرد داده تا حدود زیادی مدیون تلاش‌های دکتر تور فون اوکسکول  Thure Von Uexküll  است.

دکتر اوکسکول انسان را سیستمی در محیطش در نظر می‌گرفت و این دیدگاه را از پدرش یاکوب فون اوکسکول زیست‌شناس و فیلسوف بنام وام گرفته بود. او در هایدلبرگ به دنیا آمد، در هامبورگ پزشکی خواند و در بیمارستان چاریتی در برلین به عنوان پزشک کار کرد. از 1943 تا 1945 به عنوان پزشک ارتش کار کرد و از پیوستن به حزب نازی سر باز زد.

در 1995 مدیر گروه پزشکی دانشگاه تازه تأسیس گسن و سپس دانشگاه اولم شد. در آنجا او شانس این را یافت که ایده‌های خود را در باب پزشکی جامع  Integrative Medicine  بنیان نهد و دیدگاه روان‌تنی را به همۀ رشته‌های بالینی و جراحی معرفی کند.

در 1967 بعد از بازنشستگی، ویراستاری کتاب پزشکی روان‌تنی را به عهده گرفت که ویراست‌های متعدد آن بارها چاپ شده است. در سال 1992 آکادمی پزشکی جامع را در اشتوتگارت بنیان نهاد تا دیدگاه‌های فلسفی خود در پزشکی را زنده نگه دارد. این معرفی کوتاه برگرفته از نوشتاری است که درباره دکتر اوکسکول در مجلۀ پزشکی بریتانیا منتشر شده است (توفز  Tuffs  2004).

این مصاحبه‌ای است که در شهر فرایبورگ آلمان در منزل دکتر اوکسکول با همسر ایشان انجام شده است.

 

دکتر تور فون اکسکول

 

سؤال- نقش تور اکسکول در شکل‌گیری و رشد پزشکی روان‌تنی را چگونه توصیف می‌کنید؟

جواب- خیلی مهم است که بدانیم روان‌تنی در ابتدا در آلمان به صورت رشته‌ای جدا و مستقل از روان‌شناسی شکل گرفت. همسر من برای اولین بار تلاش کرد که روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را به محتوای درسی پزشکی بیافزاید و با همکاری پروفسور میشرلیخ Alexander Mitscherlich [1] تلاش فراوانی کرد که روان‌تنی را در دانشگاه‌های آلمان راه‌اندازی کند.

سؤال- ممکن است درباره پروفسور میشرلیخ بیش‌تر توضیح بدهید؟

جواب- ایشان یک پزشک نورولوژیست دردانشگاه هایدلبرگ بود که بعدها به فرانکفورت آمد و انستیتوی زیگموند فروید  Sigmond Freud  را راه‌اندازی کرد که به آموزش روان‌کاوی اختصاص داشت. در 1973 انجمن روان‌تنی راه‌اندازی شد که بزرگ‌ترین انجمن پزشکی آن زمان بود. در همان وقت رشتۀ روان‌تنی راه‌اندازی شد ولی هدف همسر من این بود که روان‌تنی به بدنۀ پزشکی ادغام شود و برای همه رشته‌ها باشد.

سؤال- در گفتگویی که با دکتر دورنبرگ [2] داشتیم، ایشان به آکادمی پزشکی جامع اشاره کردند، ممکن است دربارۀ آن بیشتر توضیح دهید؟

جواب- بله، این آکادمی در سال 1992 با همکاری جمعی از همکارانش که دیدگاه‌های مشابه او داشتند تأسیس شد.

سؤال- چه کسانی به غیر از دکتر اوکسکول بنیان‌گذار این آکادمی بودند؟

جواب- دکتر دورنبرگ و دکتر گایکس [3]Werner Geigges  هم بودند و افرادی از هامبورگ و دیگران. این آکادمی اکنون هم فعال است و اطلاعاتی دربارۀ آن‌ها در صفحۀ اینترنتی به آدرس www.int-med.de موجود است.

سؤال- در چه زمانی و چگونه اولین کتاب اکسکول دربارۀ روان‌تنی نوشته شد؟

جواب- اولین کتاب روان‌تنی اوکسکول در سال 1963 انتشار یافت.

سؤال- آیا مباحثات با پدرش هم در شکل‌گیری این کتاب نقشی داشت؟

جواب- بله. اغلب مباحثات او با پدرش بود. اساساً بسیاری از مطالب کتاب در واقع بسط نظریات پدرش بود که یک زیست‌شناس بود و مفهوم آمولت Umwelt  را به‌وجود آورد. نظریۀ آمولت یا جهان ذهنی را یاکوب اکسکول در تحقیقاتش بر روی حیوانات به‌وجود آورد و تور اکسکول از آن به عنوان بنیانی برای پزشکی روان‌تنی استفاده کرد. یاکوب «چرخۀ کارکردی» را برای حیوانات توضیح داد و تور آن را تغییر داد و تحت عنوان «چرخه موقعیتی»  Situational cycle  برای انسان به کار برد.

علاوه بر این او تحت تأثیر یکی از استادانش گوستاو برگمن [4] Gustav von Bergmann بود. او یک پزشک داخلی بود و کتاب مهمی به نام آسیب‌شناسی کاربردیدارد (برگمن  Bergmann  و گلدنر  Goldner  1932). وی با پدرش بحث‌های فلسفی زیادی داشت.

دکتر گوستاو برگمن

سؤال- در کتاب جامعی که با ویرایش دکتر اوکسکول درباۀ روان‌تنی نوشته شده مشاهده می‌شود که یک فصل از کتاب را جرج انگل  George Engel ، پدیدآورندۀ مدل زیست‌روان‌اجتماعی نوشته است. چگونه دکتر انگل درگیر این پروژه شد؟

جواب- دکتر رولف آدلر  Rolf Adler  متخصص داخلی از شهر برن سوئیس رابط این قضیه بود. او چندین سال با دکتر انگل کار کرده بود. آدلر از برن به اولم آمد تا مشارکت داشته باشد. این کتاب در اولم بوجود آمد و مجموعه نوشتار‌های همکاران اوکسکول در اولم بود.

 سؤال- واکنش به انتشار ترجمۀ انگلیسی کتاب چگونه بود؟

جواب- در آمریکا کتاب موفقیت چندانی نداشت و دلیلش هم این بود که در آمریکا روان‌تنی شاخه‌ای از روان‌پزشکی است و درمان‌های روان‌درمانی و روان‌تنی را مددکارها  Social Workers  انجام می‌دهند و نه دکترها. ولی فکر می‌کنم در کشور‌های اسکاندیناوی و در ژاپن موفقیت خیلی بهتری داشت.

سؤال- آیا تعاملی بین اوکسکول و متفکران سیستمی در دورۀ شکل‌گیری ایده‌هایش وجود داشت؟

جواب- بله همسرم خیلی بیشتر به نظریه توجه داشت تا به عمل. به همین دلیل تعاملات زیادی با برتلانفای [5]  Bertalanffy  بنیان‌گذار نظریۀ سیستم‌ها، با ماتورانا [6] Maturana  و وارلا [7] Varela  و بیستون Bateson [8]  داشت و با او از علم فرمانش  در نظریه‌پردازی‌اش بهره برد و هم‌چنین با سبئوک Sebeok برای تکمیل دانش نشانه‌‌شناسی  و استفاده از آن در پزشکی همکاری کرد.

 

اولین کتاب دکتر اوکسکول دربارۀ طب روان‌تنی

سؤال- آیا شاخصۀ خاصی در دکتر اکسکول وجود داشت که در زندگی فردی و حرفه‌ای در یاد شما مانده باشد؟

جواب- او شخصیت حساسی داشت و بسیار کنجکاو بود و اگر دانشی نزد کسی بود برایش مهم نبود که آن فرد جوان است یا پیر، به او مراجعه می‌کرد تا از او بیاموزد.

سؤال- به نظر می‌رسد که این شاخصۀ او شبیه به پدرش بوده است زیرا به‌عنوان یک زیست‌شناس او هم ساعت‌های فراوانی را صرف مشاهدۀ رفتار حیوانات می‌کرده تا نظریه‌اش را تکمیل کند.

جواب- صحیح است. داستان جالبی دراین‌باره وجود دارد. یاکوب زمانی که در حال تحقیق بر رفتار کرم خاکی بود می‌گفت: برای من عجیب است که این موجود که نه دست دارد و نه چشم چگونه می‌فهمد که سربرگ کجاست و ته برگ کجاست؟!

سؤال- و درواقع نظریۀ آمولت تلاشی برای جواب به این سؤال بود؟

جواب- بله درست است. جهان ذهنی موجود زنده.

سؤال- ممکن است دربارۀ تأثیر پدر بر او توضیح بیشتری بدهید؟

جواب- بله آن‌ها رابطۀ نزدیکی داشتند و درواقع اولین کتابی که از دکتر اکسکول منتشر شد با پدرش باهم نوشته بودند.

سؤال- آیا پدرش هم ذهن نظریه‌پردازی داشت؟ رابطۀ بین نظریه و کار تجربی در کار آن‌ها چگونه بود؟

جواب- یاکوب تحقیقات تجربی زیادی داشت. او پروژه‌های تحقیقاتی در نپال و دارالسلام و در اواخر کار در هامبورگ داشت؛ و این نکته هم مهم است که خود دکتر اوکسکول هم در کلینیک کار بالینی می‌کرد و در کنار نظریه‌پردازی به کار بالینی هم مشغول بود و این‌طور نبود که صرفاً مشغول نظریه‌پردازی باشد. درواقع پدر و پسر هردو هم درگیر کار تجربی و هم نظریه‌پردازی بودند.

 

دکتر اوکسکول در کودکی در کنار پدرش

 

سؤال- آشنایی شما با فعالیت‌های دکتر اکسکول چگونه بود؟

جواب- من در خیلی از سمینارها و کنفرانس‌ها شرکت می‌کردم و در جریان اتفاقات بودم.

سؤال- آیا خود اکسکول کلینیکی تأسیس کرد؟

جواب- بله، در اولم یک کلینیک پزشکی عمومی تأسیس کرد.

سؤال- ولی آن یک کلینیک مخصوص روان‌تنی نبود؟

جواب- نه کلینیک عمومی بود و متخصص هم نداشت و در مواردی که نیاز به تخصصی خاص بود متخصص از جای دیگر می‌آوردند.

سؤال- اگر فرض کنیم ایشان امروز زنده بود و می‌خواست یک کلینیک روان‌تنی راه‌اندازی کند فکر می‌کنید چگونه می‌بود؟

جواب- من فکر می‌کنم که او یک کلینیک عمومی به وجود می‌آورد که دیدگاه روان‌تنی در تمام رشته‌های آن ادغام شده باشد. هدف همسرم این بود که روان‌تنی را در پیکرۀ پزشکی ادغام کند نه آن‌که آن را جدا کند. به زبانی می‌خواست مدل زیست‌روان‌اجتماعی را در پزشکی پیاده کند. از دیدگاه او پشت هر بیماری وجه روان‌تنی نهفته وجود دارد. حتی اگر مورد شکستگی پای یک نفر را در نظر بگیریم، اگر بهبود زخم به تأخیر بیافتد مسائل روان‌تنی دخیل هستند.

 

 

سؤال- امروزه می‌بینیم با وجودی که این دیدگاه‌ها در پزشکی وجود دارند ولی هنوز به‌درستی در بدنۀ پزشکی ادغام نشده‌اند. فکر می‌کنید دلیلش چه باشد؟

جواب- این واقعاً سؤال سختی است و فکر نمی‌کنم بتوانم جواب دقیقی بدهم. ولی چیزی که هست پزشکان در دوران کاری‌شان خیلی سرشان شلوغ است و وقتی بازنشسته می‌شوند به فکر این مسائل می‌افتند و به وجوه نظری کار فکر می‌کنند. در مورد اکسکول باید گفت که او همیشه سعی می‌کرد مرزبندی‌های موجود مثل مرز بین ذهن و بدن را در نظریه‌هایش از بین ببرد و همه را به‌صورت یک کل ببیند.

سؤال- نظر ایشان دربارۀ پزشکی برساخت گرا  Constructivist Medicine  و پزشکی روایت‌گر  Narrative Medicine  چه بود؟

جواب- فکر می‌کنم برای اکسکول طب روایت‌گر خیلی مهم بود. از نظر او تشخیص بیماری نام‌نهادنن بر چیزی مبهم بود که در بیمار شکل‌گرفته است و نمی‌تواند به آن شکل و معنا بدهد و در زمینۀ برخورد بالینی پزشک به بیمار کمک می‌کند که این تجربۀ ناآشنا شکل پیدا کند و معنادار شود و تنها از طریق داستان و داستان‌گویی است که امکان ارتباط برقرار کردن با بیمار و معنادهی به تجربۀ بیمار وجود دارد.

با تشکر از زمانی که به این مصاحبه اختصاص دادید.

[1] الکساندر میشرلیخ  (1982-1908) روان‌شناس آلمانی، بنیان‌گذار کلینیک روان‌تنی در دانشگاه هایدلبرگ در سال 1949 بود. از 1953 رئیس گروه روان‌تنی دانشگاه هایدلبرگ بود و در 1960 انستیتوی زیگموند فروید را با کمک همسرش در فرانکفورت بنیان نهاد.

[2] دکتر مارتین دورنبرگ Martin Dornberg متخصص داخلی، روان‌تنی و فلسفه از همکاران دکتر اوکسکول بوده است.

[3] متخصص داخلی و طب روان‌تنی، او با کمک اوکسکول مفهوم درون‌نشانه‌ای Endosemiotic را به وجود آورد.

[4]  (1955- 1978) متخصص داخلی که از بنیان‌گذاران طب روان‌تنی به شمار می‌آید و مطالعاتی درباره زخم‌های گوارشی، فشارخون و سیستم اعصاب خودکار داشته است.

[5] Ludwig Von Bertalanffy (1972-1901)  زیست‌شناس اتریشی الاصل

[6]  Humberto Maturana  زیست‌شناس و فیلسوف شیلیایی

[7]   Francisco Varela زیست‌شناس و فیلسوف شیلیایی که به همراه ماتورانا نظریه خودزائی autopoesis را به وجود آوردند

[8] Gregory Bateson  (1980- 1904) انسان‌شناس، زبان‌شناس و دانشمند سایبرتتیک انگلیسی. او نظریۀ سیستم‌های سایبرنتیک را به علوم اجتماعی‌رفتاری وارد کرد.

منابع

Bergmann, G. V., & Goldner, M. (1932). Funktionelle pathologie; eine klinische sammlung von ergebnissen und anschauungen einer arbeitsrichtung. Berlin, J. Springer

Tuffs, A. (2004). ‘Thure von Uexküll’, BMJ: British Medical Journal, 329(7473), 1047.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Buttonارتباط با ما