داود احمدی قیداری
چکیده
پزشکی از جمله علومی است که قدمت زیادی دارد، و از گذشته تا به امروز همگام با سایر علوم و با توجه به شرایط جوامع متفاوت فراز و فرودهایی را پشت سر گذارده است. بشر از اولین روزی که خودش را شناخته، بیماری را هم شناخته و همیشه به دنبال راههای غلبه بر بیماریها بوده است و به تبع آن پزشکی، بیماری، درمانگر، تواماً با هم مطرح میشدند. با توجه به سیر تکامل تاریخی بشر، و تکامل ذهن و به دنبال آن تکامل علوم هم از این فرآیند بهرهمند گشت. در گذشته علوم به صورت کلی مطرح بودند و با ورود به دوره جدید با روند تخصصی شدن، علوم جزییتر شد. پزشکی در دوره جدید به لحاظ ریشه و روشهای شناخت بیماریها و غلبه بر آنها با دوره گذشته بسیار متفاوت بوده است. پزشکی سنتی مبتنی بر درمان از طریق داروهای گیاهی بوده است، و نگاه کلنگر نسبت به بیماری داشته و در درمان بسیاری از بیماریها با مشکل مواجه بوده است. در دوره مدرن نیز، پرشکی با مشکلات جدیدی در درمان بیماریها مواجه است، به شکلی که افراد در دوره اخیر به شیوههای سنتی( گیاهی و طبیعی) در کنار شیوههای درمان مدرن روی آوردهاند. هدف این مقاله آن است که به این مسئله بپردازد که آیا در دوره پست مدرن میتوانیم دو شیوه سنتی و مدرن را با هم تلفیق کرده و در درمان بیماریها بهکار گیریم؟ و شیوههای درمان دو نوع پزشکی چیست؟ در پاسخ به این سوال بایستی گفت كه با توجه به پیامدهایی كه مصرف داروهای شیمیایی (پس از انقلاب آنتی بیوتیك) در شكلگیری بیماریهای جدید داشت، در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یك افراد در كنار شیوههای درمان مدرن به شیوههای طب مكمل روی آوردند كه این طب هزاران سال توسط انسانهای سنتی به كار گرفته میشد. در این دوره دلیل بیماری حلول شیاطین در روح انسان لحاظ میشد و تمامی تلاش درمانگرها برای بیرون راندن شیطان انجام میگرفت ولی در دوره پست مدرن دیگر توجه به روح مطرح نیست و جنبه زیبایی و عینی بدن مطرح شده است در این مقاله از روش اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری دادهها بهره گرفته شده است.
کلمات کلیدی: جامعه شناسی Sociology ، پزشکی سنتی Traditional Medicine ، پزشکی مدرن Modern Medicine و پست مدرن Post-Modern Medicine ، و پزشکی مکمل Complementary و جامعه شناسی بدن Sociology of body
مقدمه
جامعه شناسی بهعنوان یک رشته علمی هنوز جایگاه خود را در زمینهی سیاستگذاریهای جامعه ایران باز نکرده است، از آنجاییکه سالیان مدیدی است در ایران به عنوان یک رشته دانشگاهی مطرح است ولی درگیر جامعه نشده است. با توجه به این واقعیات آشکار است که حوزههایی که در این رشته وجود دارد، مگر معدودی، در ایران ناشناخته مانده، و ضرورت آن امروزه در ایران احساس میشود. جامعهشناسی پزشكی به گونهای کاربرد مفاهیم و رویکردها و روشهای مختلف جامعهشناسی است که برای بررسی سلامتی و بیماری و بهطور کلی پزشکی را به عنوان یک نهاد اجتماعی که مستلزم کنش اجتماعی است، مورد توجه قرار میدهد. با توجه به اینکه در آمریکا از هر ده جامعهشناس یک نفر جامعهشناس پزشکی است، ولی در ایران این رقم حتی به ده نفر هم نمیرسد. ضمناً این افراد با اینکه در زمینه جامعهشناسی پزشکی تحصیلات دارند به دلیل فراهم نبودن شرایط در ایران در خارج از این حوزه به فعالیت میپردازند. در این مقاله سعی شده است با یک رویکرد پزشکی ـ جامعهشناختی به سیر تکامل تاریخ پزشکی و شیوههایی که انسان در طول دوران گذشته برای درمان بیماریها به کار برده، پرداخته شود. درمان در دوره سنتی با شیوههای خاصی صورت میگرفت که بر گرفته از طبیعت بود، و بیشتر با استفاده از گیاهان به درمان بیماریها پرداخته میشد. در دوره مدرن با تخصصی شدن علوم، علم پزشکی هم از شیوههای دوره قبل دل برید و بر پایه کشفیات علمی پاستور وپاراسلسوس و هاروی…. قرار گرفت و علم شیمی را به طور گسترده به کار برد .
نگاه کلنگر، دیدگاه جادویی، ابزارهای ساده درمان و جراحی، درمانگران فاقد تخصص که به درمان میپرداختند، رابطه شدید دین و پزشکی، نوع رابطه بیمار مدار و…. همگی، ویژگی دوره سنتی است. در مقابل نگاه جزء نگر، دیدگاه سکولار، ابزارهای پیشرفته، بیمارستانهای مجهز، پزشکان متخصص و نوع رابطه پزشک مدار، جزء ویژگی پزشکی مدرن و تا حدی، پست مدرن میباشد .
عصری که در آن به سر میبریم را نظریهپردازان اجتماعی دوره پست مدرن نامیدهاند و گیدنز مدرنیته متاخر نامیده است)جلائی پور،1385:24(، پزشکی این دوره نیز به تبع این نامگذاری با شاخص عقلانیت مشخص میشود . چون ویژگی دوره پست مدرن بازگشت به سنت البته با گزینش برخی از جنبههای مثبت گذشته است، بنابراین پزشکی نیز به شیوههای” پزشکی مکمل” که زیر شاخههایی از پزشکی سنتی هستند رویآوردهاست . این شیوههای درمان هزاران سال قبل درمیان ایرانیها، مصریان و هندیان رواج داشته است. شاخص اصلی آن استفاده ازطبیعت در درمان بیماریها بوده است .
جامعهشناسی پزشکی Medical sociology
جامعهشناسی پزشکی یکی از حوزههای جامعهشناسی است که از رویکردها، مفاهیم، و روشهای این علم برای بررسی موضوعات مرتبط با سلامت انسان و بیماری استفاده میکند و همچنین بدنهای از دانش است که بیماری و سلامتی را در زمینه اجتماعی، فرهنگی و رفتاری مورد مطالعه قرار میدهد (D.A.Matcha:6,2000).
پزشکی سنتی Traditional Medicine
جامعهشناسان به شیوههای مختلف به سنت پرداختهاند. از طرفی سنت انتقال درست سلوك و رفتار جمعی است كه موجبات بقای گروه را فراهم میسازد، همچنین شیوه زندگی و مخصوصاً روشها و فنونی است كه امكان موفقیت در محیطی خاص را فراهم ساخته است (ساروخانی،1370: 823-822).
بهطورکلی غرض از طب سنتی، طب عام و عادی مردم کوچه و بازار و یا طب توده ای است که بهنام طب زکات و العجائز و فولک مدیسین Folk medicine خوانده میشود و اینکه با شاخصهایی مثل: 1) مبتنی بودن بر طبیعت و گیاهان .2) داشتن رویکرد کلگرا .3) تاکید بر سلامتی تا درمان و مبتنی بر اصول و عقاید ابن سینا و رازی و بقراط و جالینوس و…. میباشد .
پزشکی مدرن Modern Medicine
واژه مدرن در دورهها و مكانهای مختلف برای متمایزكردن شیوههای معاصر از سنتی به كار رفته است و اصولاً میتواند به هر حوزه ای از زندگی اطلاق شود(كهون ،1384:11).
پزشکی مدرن از قرن1800م. آغاز شده ومبتنی بر عقاید پاسکال و پاستور است و با شاخصهای زیر تعریف می شود، 1) مبتنی بر داروهای شیمیایی است .2) نقش شیمی در این پزشکی بسیار مهم است .3) رویکرد” جزء گرا” نسبت به بیماری دارد. 4) به علامت بیماری و رفع نشانه توجه دارد.
پزشکی پست مدرن Post-Modern Medicine
پست مدرنیسم گستردهترین تاثیرش را در دهه 1960 و1970 در مهمترین هنر اجتماعی یعنی معماری بر جای گذاشت (جنكز،1375:مقدمه) و سپس بر سایر جنبهها نیز تاثیر گذاشت .
در پزشکی پست مدرن شاخصهایی که در دوره مدرن مطرح شده بود باز در این دوره مطرح است، ولی مسئلهای که در اینجا مطرح است این است که: 1) نقش داروهای گیاهی پراهمیت شده است 2) ویژگی عمده پزشکی این دوره ” عقلانیت ” است .
طب مکمل Complementary medicine
این طب زیر مجموعه پزشکی سنتی است. در طب جامعنگر کلیت موجود درنظرگرفته میشود و نه تنها تمام اعضای جسم فرد بلکه همچنین روح و روان و سابقه تاریخیاش هم لحاظ میشود. درروشهای طب مکمل بدون بهرهگیری از دارو و بدون مداخله جراحی بیمار معالجه میشود.
جامعهشناسی بدن Sociology of body
این حوزه تاثیراتی را كه عوامل اجتماعی بر بدن دارد مورد توجه قرار میدهد. بهعنوان یك انسان هر كدام از ما دارای كالبدی جسمی و مادی هستیم اما بدن صرفاً بهصورت مادی یا جسمی و یا خارج از جامعه نیست بلكه عمیقاً تحتتاثیر جامعه انسانی است. این حوزه یكی از مهیجترین زمینههایی است كه جامعهشناسی در مورد آن تحقیقاتی را انجام میدهد. یكی از موضوعاتی را كه جامعه شناسی بدن به آن میپردازد تاثیر تغییرات اجتماعی بر روی بدن است (Giddens:2002:144).
روششناسی Methodology
موضوعی که این تحقیق به آن پرداخته است، جنبهی توصیفی داشته و به گونهای تطبیقی و جامعهشناختی، پزشکی و شیوههایی که در هر دوره بهکار گرفته میشده و یا میشود را توصیف میکند . اطلاعاتی را که میبایست از آنها بهره گرفته میشد، صرفا تاریخی هستند و با توجه به روشهایی که در علوم انسانی و بهطور خاص در علوم اجتماعی وجود دارند، از جمله پیمایش و روش آزمایش و یا مطالعات میدانی ضرورتشان در این تحقیق احساس نشد و از روش اسنادی یا کتابخانهای استفاده شده است. شیوه جمعآوری مطالب و اطلاعات برای بررسی موضوع این تحقیق با مراجعه به کتابخانه انجام گرفته است. از کتابخانههای مختلفی استفاده شد. روش عمده گردآوری بهصورت فیشبرداری انجام گرفت. پس از گردآوری دادهها بر اساس مولفههایی که در این مقاله به آنها اشاره شده است دستهبندی گردید.
مقایسه پزشکی سنتی و نوین
در این مقاله حدود 12 مؤلفه جامعهشناختی و پزشکی مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته، که بهگونهای مقایسه بر اساس آنها انجام شده است.
1)رابطه بین پزشك و بیمار
بدیهی است كه هدف اصلی از مراجعه بیمار به پزشك، اعاده یا تامین سلامتی است كه طبیعتاً دارای مراحل متعدد است از آنجاكه رابطه پزشك و بیمار تنها راه وصول به هدف مذكور است، باید به كیفیتش توجه عمیقی داشت زیرا توفیق هر دو در رسیدن به این هدف بهطور مستقیم و بلاواسطه است و در گرو كیفیت این رابطه قرار دارد. ظاهرا این واقعیت مورد قبول عامه است كه وجود رابطه نیكو بین پزشك و بیمار ، كه باعث ایجاد اطمینان میان آنان گردد به حدی اهمیت دارد كه بعضاً یا اكثراً حاذق بودن فوقالعاده پزشك را تحتتاثیر قرار میدهد (معاونت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی،1370:26). مراحلی كه در برقراری رابطه بین پزشك و بیمار وجود دارد از این قراراست: اول برخورد بیمار با پزشك منتخب، دوم استمرار این برخوردها در طول مدت درمان، سوم برخورد پزشك با بستگان و اولیای بیمار، چهارم برخورد پزشك با بیمار(در مراحل نهایی حیات بیمار)، پنجم برخورد پزشك با بستگان پس از مرگ بیمار، ششم روابط مالی پزشك و بیمار(معاونت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی،1370:185). پزشك در زمان حاضر، به لحاظ لزوم و وجوب در نظر گرفتن مولفه های جسمی و روانی و اجتماعی در پیدایش بیماری و تشخیص آن تكلیفی بسیار شاقتر از گذشته دارد. اكثر پزشكان ارتباط تشخیصی و درمانی با بیماران (پزشك مدار) را آغاز میكنند. به این معنی كه به منظور تشخیص بیمار، با توجه به علایم و نشانههای جسمانی بیمار، سوالات خاص مربوطه را مطرح میكنند، به این ترتیب بیماران بیشتر نقش پاسخگوی سوالات طرح شده را ایفا میكنند. با اینکه جهت دادن به بیمار در گزارش، اطلاعات مفیدی در اختیار پزشك قرار میدهد ولی به لحاظ عدم توجه به اوضاع و مشكلات روانی بیمار، از كفایت و كارایی كافی درمانی برخوردار نخواهد بود. روش دیگر روش بیمار مدار است كه طی آن پزشك به بیمار فرصت میدهد تا با آزادی كامل و بدون هیچ مانعی و رداعی هر چه دل تنگش میخواهد را بیان كند. البته این روش باب وسیع و گستردهای را به ما فی الضمیر و مكنونات قلبی بیمار میگشاید و بهخصوص بیمار از مقاومتهای درونی در قبال سیل سوالات مستقیم پزشك رهایی مییابد(معاونت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی،169:1370). رابطه پزشك و بیمار در پزشكی جدید به هیچ وجه آنطور كه باید و شاید نیست. پزشكان طراز اول ما همیشه سعی كردهاند كه حالتی روحانی داشته باشند، به گونهای كه بیمار بتواند براحتی با پزشك درددل كند، و بیماری خود را بگوید ولی پزشكان امروزی وجود مستقل بیمار را نادیده گرفتهاند.
به عقیده جامعهشناسان رابطه پزشك و بیمار نباید منحصراً به روانشناسی ختم شود. ملاقات این دو شخصیت تنها ملاقات دو نفر نیست، بلکه این ملاقات، بیماران و اطرافیان آنها را كه به گروههای اجتماعی مختلف تعلق دارند در برابر اعضای حرفهایتر قرار م دهد كه پایگاه بسیار ویژه ای در جامعه دارند.
پس نتیجهای که میتوان گرفت ایناستکه در دوره سنتی رابطه پزشک- بیمار به گونهای بیمار مدار بوده است در حالیکه در دوره مدرن روابط، پزشک مدار است و بسته به نوع بیماری هم متفاوت است (جدول 1).
سه مدل اساسی رابطه پزشك- بیماردر دوره سنتی و مدرن (جدول 1)
دوره | مدل | نقش پزشك | نقش بیمار | شكل كلینیكی مدل | نمونه مدل |
مدرن |
1) فعال – خنثی | اقدام برای بیمار | پذیرش (خنثی بودن) | بیهوشی- جراحت شدید- كما | والدین- كودك |
2) راهنمایی همكاری | راهنمایی برای اقدام | همكاری كننده (اطاعت) | عفونت های حاد | والدین- نوجوان | |
3) مشاركت متقابل | كمك به بیمار برای كمك به خودش | مشاركت كننده (استفاده از متخصص) | اغلب بیماری های مزمن (روانكاوی ) | بزرگ سال – بزرگسال | |
سنتی | بیمار مدار |
2)انواع بیماری (در دوره سنتی و مدرن)
بیماریهای كه در گذشته وجود داشتند: شامل سرخك، تراخم، باد سرخ، ذات الریه، صرع، سوزاك، بواسیر، كرمك، انواع انگلهای گوارشی، كچلی و… بودند(الگود،1352:576). بیماریهای اطفال و بیماریهای عصبی و سیاه سرفه و سرطان و دیابت و انواع زخمها و سیفلیس و آنفولانزا هم وجود داشت و وبا و طاعون هم هر چند وقت یکبار ظاهر میشدند. اما بیماریهای دوره مدرن شامل سل، اسهال خونی، سیاه سرفه، سرخك، دیفتری و آلرژی و عطسه و سوزش چشم بوده است (برژه و بولون،1370:57). البته بسیاری از بیماریهای سنتی در دوره مدرن نیز وجود دارند و برخی از بین رفتهاند و بسیاری وجود دارند كه پزشكی امروز از درمان آنها عاجز است، دیابت و سرطان و بیماریهای روانی… و بیماریهای اتمی که بیماریهایی هستند كه همین اواخر در اثر انفجارهای اتمی شیوع یافته و تحت عنوان “بیماری پرتوها” معروف گردیدند(برژه و بولون،1370:57). با ورود به دوره پست مدرن با بیماریهایی مواجه شدیم که آدمی در گذشته آنها را تجربه نکرده بود، ایدز، هپاتیت، آنفولانزای مرغی از جمله آنها هستند .
3) انواع درمانگرها در دو دوره ( سنتی و مدرن)
پایینترین طبقه از كسانی كه به درمان مردم میپرداختند، و عملاً هیچ اطلاعی از حرفه پزشكی نداشتند زالو اندازها بودند (برژه و بولون،1370،ص363). از افراد دیگر صفرا بندها ، شیادان پزشكنما، صوفیها، مارگیرها و اطبا و داروفروشها و…. که به درمان میپرداختند. اما در دوره مدرن تنها پزشکان مشروعیت درمان را داشتند، اما با ظهور دوره پست مدرن علاوه بر پزشکان، عده ای با روشهای سنتی به درمان برخی از بیماریها میپردازند.
4)موارد آموزش پزشكان
هندسه، موسیقی، طب، فلسفه، ستارهشناسی، و فقه از جمله علومی بودند که در دوره سنتی درمانگرها بایستی بر آنها مسلط میبودند. اما در دوره مدرن، پزشکان صرفاً کتابهای پزشکی را مطالعه میکنند .
5) مكانهای درمان
در دوره گذشته ( قبل از ساسانیان و اسلام) مكانهای خاص برای درمان بیماران وجود نداشت بلكه درمان از طریق مراجعه پزشك به خانه بیمار صورت میگرفت و برای درمان برخی از بیماریهای جزیی، بیمار سراغ پزشك میرفت. بیمارستانها بر دو نوع بودند، سیار و ثابت. بیمارستانهای سیار عبارت بودند از وسایل درمانی كه با اسب و یا قاطر، و امثالهم و بهطور مداوم از محلی به محل دیگر انتقال داده میشد و در محلی كه بیماریها وجود داشت توقف میكردند، و بیمارستانهای ثابت در یكجا قرار داشت یكی از زمینههای فعالیت بیمارستانهای متحرك، شركت در لشكركشیها و همراهی با سپاهیان بود.(برژه و بولون،1370:252 و253 و256 و257).
بیمارستانهای دوره اسلامی دارای این ویژگیها بودند: بر امور جاری بیمارستانها از قبیل تهیه دارو و غذا و خرید لوازم مورد نیاز و ضماد و مرهم و دیگر چیزها، روزی سی دینار بودجه تعیین شده بود، به بیماران دو دست لباس میدادند كه یكی را به هنگام روز و دیگری را به هنگام شب میپوشیدند، به بیماران مستمند پس از بهبودی پولی داده میشد كه میتوانستند، با آن مدتی را سپری كنند تا كار بیابند. هر بیمارستان از دو بخش كاملا مجزا از یكدیگر تشكیل شده بود، بخش زنان و مردان. هر كدام كاركنانی از دو بخش از همان جنس خدمت میكردند، اما همه اطبا مرد بودند. اما نكته مهم این است كه نوع نگاه به بیماران روانی گذشته متفاوت از امروزه بود، در گذشته بیماران روانی دیوانه تلقی میشدند، و آنها را غل و زنجیر كرده و در زندان نگه میداشتند ولی امروزه بیمارستانهای خاصی برای اینگونه بیماران ساخته شده كه در آن آزاد هستند.
بیمارستانهای امروزی از هر لحاظ تخصصی است، چه از لحاظ ساختار بروكراتیك و نقش زنان و مردان پزشك در درمان بیماریها و چه به لحاظ استفاده از داروهای شیمیایی در درمان بیماریها. مسئلهای كه امروزه حائز اهمیت است این است كه انواع اعمال جراحی در بیمارستانها انجام میگیرد كه در گذشته به خاطر اهمیتی كه گوشت بدن انسان داشت به این كار مبادرت نمیورزیدند.
6)پیشگیری و درمان
در گذشته مبارزه برای تندرستی، غالبا در پیكار با بیماریها خلاصه میگردید، لیکن در عصر ما غالب بیماریها را میتوانند علاج نمایند و تندرستی فقط به وجود نداشتن بیماری اطلاق نمیگردد، لذا هدف پزشكی امروزی غالبا تندرستی و با رویکردی پیشگیرانه است. در گذشته تا بیماری بر انسان غالب نمیگشت، فرد برای درمان آن اقدامی نمیكرد، برای مثال عربها رفتن به سراغ پزشك و بستری شدن در بیمارستان را نوعی بدبختی اطلاق میكردند. ولی امروزه با تغییراتی كه بر نگرش مردم مستولی شده، بسیاری از افراد بدون مشاهده بیماری هر چند وقت یكبار به پزشك مراجعه كرده و خود را نسبت به بیماری مقاوم میسازند، پس به نوعی میتوان گفت امروزه بحث پیشگیری در كنار درمان مطرح است (برژه و بولون،1370:162).
7)پزشكی مكمل(جایگزین، جامع نگر )
همانطور که گفته شد در طب جامعهنگر كلیت موجود درنظر گرفته میشود، نه تنها تمام اعضای جسمش بلكه همچنین روح و روان و سابقه تاریخیاش هم منظور میشود. طب جامعنگر روشی است كه به وسیله آن بدون استفاده از دارو و بدون مداخله جراحی، بیمار را معالجه میكنند. شكست روشهای قدیمی، درمان علمی جاری ( ارتدوكس) و آگاهی بیش از پیش مردم در مورد خطرات دارو و بیفایده بودن معالجه با آن در درمان بسیاری از بیماریهای مزمن باعث شده تا توجه بیشتری به روشهای بدون دارو شود. روشهای درمانی طب جامعنگر بر اساس طبیعت است و یك روش جلوگیری كننده از مصرف بیرویه دارو است و در دقیقترین و علمیترین مشكل متكی بر این مفهوم است كه طبیعت شفا میدهد و این كه در درون ارگانهای بدن نوع بشر نیروی شفادهنده طبیعی برای غلبه بر بیماریها موجود است .
برخی شیوههای پزشکی مکمل و جایگزین
ماساژ درمانی
روش ماساژ درمانی، ماساژ دادن جاهایی از بدن كه به بخشهای رفلكسی در پا معروفاند، بیماری را در محلی كه ادعا میكند مربوط به این بخش میباشد، درمان میكند. این روش را چینیها در حدود 8000 سال پیش بهكار میبردند و همچنین مصریها یك نوع رفلكسولوژی را بهكار میبردند (نویدی- قاسمی- سلیمانیه، 1382:37) .
انرژی درمانی
در انرژی درمانی اصل بر ایناست که بیماری در اثر مسدود شدن كانالهای انرژی در بدن به وجود میآید و باعث ایجاد بیماری در هر ناحیهای میشود (نویدی- قاسمی سلیمانیه، 1382:38).
دعا درمانی
یكی از مسایل مهم در طب امروز استفاده از روشهای معنوی و روانی برای درمان بیماران است. یكی از این روشها دعادرمانی است كه از طریق آن ارتباط معنوی و روحی بین انسان محتاج و مخلوق با خداوند كه خالق و بینیاز مطلق است برقرار میكند، این ارتباط موجب تجدید روحیه بیمار و باعث شكستن دیوار ناامیدی در نفس او میشود و بینش انسان نسبت به این جهان و جهان آخرت در پذیرش آن تاثیر دارد.
یوگا
تعریف: یوگا در زبان سانسكریت از ریشهی یونانی كلمه (یوج) به معنی بستن، اتحاد، جفت شدن و در اصطلاح به معنی پیوستن و مهار كردن میباشد و منظور از آن یكی شدن انطباق خواستهها و اراده شخصی با خواستهها و اراده و آگاهی خداوند میباشد، و در جای دیگر یوگا به معنی به كار بردن تمام قدرتهای جسمی و روحی برای خداوند میباشد، بههمین دلیل فرد قادر به درك حقایق در همه زمینهها میباشد. هدف یوگا هماهنگ كردن یا متعادل كردن ذهن، جسم و نفس است و اغلب این سه را از هم جدا و بی ارتباط با یكدیگر در نظر میگیریم. یوگا به لحاظ تاریخی به پنج هزار سال پیش مربوط به هند است (نویدی- قاسمی سلیمانیه، 1382:161و162) .
آیورودا
“آیورودا” یك لغت سنتی سانسكریتی بهمعنی “علم و زندگی” است. تاریخچه: آیورودا یك سیستم پزشكی- درمانی- مذهبی- فلسفی در زندگی مردم هندوستان است. بیش از پنج هزار سال قدمت دارد و عبارت است از: ریگ ودا، ساما ودا، یا جور ودا، آتروادا كه آخری سرچشمه آیورودا است. لغت پزشكی در علم آیورودا عشق به حقیقت را بیان میدارد. آیورودا معتقد است كه انسان تحتتاثیر نیروهای كیهانی از خارج و نیروهای الكترومغناطیسی در داخل میباشد و درصورت عدم تعادل بین نیروهای داخلی و خارجی در شخص بیماری بهوجود میآید. علم آیورودا كمك میكند كه شخص این تعادل را بهدست آورد (نویدی- قاسمی سلیمانیه، 1382:255و256).
فتیله گذاری
این روش كه روش بادكش نامیده میشود به وسیله استكان و احیاناً با لیوان و گاهی با كوزه انجام میگرفت، این عمل موجب جاری شدن خون میگردد، بلكه معتقد بودند كه موجب رقیق شدن خون میگردد.
زالواندازی
یكی دیگر از روشهای طب مكمل زالواندازی و گرفتن خون به كمك این حیوان بود و بهترین زالو، زالوی سبز بود.
البته روشهای دیگری در طب مكمل و جایگزین وجود دارد كه عبارتند از: روزه درمانی، طب فشاری، طب سوزنی، بلور و جواهر درمانی، روان درمانی، آب درمانی، موسیقی درمانی. هومئوپات ، عطر درمانی، طبیعت درمانی.
نتیجهگیری
با توجه به پیشرفتهایی که دانش امروز به آن نایل شده است آیا میتوان گفت که میتواند ناجی بشر باشد یا نه؟ وآیا ما میتوانیم به شیوههای دوره سنتی با عنوان طب مکمل رجوع کنیم؟ پاسخی که به این دو سوال داده میشود مثبت است یعنی در دوره پست مدرن شاهد گرایش برخی از افراد به شیوههای طب مکمل هستیم که به دلیل نداشتن هیچگونه مضراتی و در عین حال طبیعی بودن، افراد به آن روی آوردهاند و این بهنوعی بازگشت به شیوه دوره سنتی است. انسانهای دوره مدرن بر این عقیده بودند که شیوه پزشکی سنتی قادر به تشخیص و درمان بیماریها نیست و لیکن اصول و عقاید پزشکان قدیمی و شیوههای آن به منزله مخزنی است که میتوان حقایق مفیدی را از آن استخراج کرد، به شرطی که با دقت تحت بررسی قرار گرفته مطالب درست از غلط جدا شود و در حقیقت فلز خالص را از مواد خارجی جدا سازیم(دکتر جلال مصطفوی کاشانی، 1360:85 ). جرج سارتون می گوید: کسانی بهتر میتوانند درباره درستی و نادرستی هر نهضت علمی حاضر اظهارنظر نمایند که در عقاید قدما غور و تحقیق کرده و آن عقاید را با مقتضیات کنونی تطبیق داده باشند. به قول “آگوست کنت” جامعهشناس فرانسوی، هیچ علمی را به خوبی نمیتوان شناخت مگر اینکه تاریخ آن علم را مورد مطالعه و بررسی قرار داد (مصطفوی کاشانی ، 1360 :104و106).
فهرست منابع
- بیرو،1366، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه: دكتر باقرساروخانی ،موسسه كیهان.
- دكتر باقر ساروخانی،1370، دایره المعارف علوم اجتماعی.
- محسنی،1385، جامعه شناسی پزشكی ، نشر آگه ،تهران
- آرون،1381،مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی، (مترجم دكتر باقر پرهام چاپ سهند ،.
- جلائی پور،1385، جزوه آشنائی با آرا و آثار گیدنز.
- كهون،1384،متن های برگزیده از مدرنیسم تاپست مدرنیسم،ویراستارفارسی:عبدالكریم رشیدیان،نشرنی.
- آراسته خو،1369،نقدونگرش برفرهنگ اصطلاحات علمی-اجتماعی،نشر گستره.
- جنكز،1375،پست مدرنیسم چیست ؟مترجم: فرهادمرتضایی،نشر مرندیز.
- نویدی- قاسمی سلیمانیه، 1382، دایرةالمعارف طب،جلد سوم،موسسه انتشاراتی فرهنگی تیمور زاده، نشر طبیب.
- مصطفوی كاشانی،1360 ، بررسی در طب سنتی ایران و مقایسه آن با طب كنونی جهان، موسسه انتشارات چاپ دانشگاه تهران.
- برژه و بولون،1370،تاریخ پزشكی نوین، مترجم: دكتر تقی رضوی،نشر پارسا.
- معاونت بهداشت و درمان و آموزش پزشكی،1370،اخلاق پزشكی به انضمام مختصری از تاریخ پزشكی، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكی (معاونت امور فرهنگی ) .
- الگود،1352، تاریخ پزشكی ایران ، مترجم: محسن جاویدان ، نشر: اقبال .
- آدام و هرتسلک،1385،جامعه شناسی بیماری و پزشکی،مترجم:دکترلورانس-دنیاکتبی،تهران ،نشر نی .
- نوری ، 1384،آنچه باید درباره ایدز واچ آی وی بدانیم.
- The Brayan Turner,2006, Dictionary Of Sociology, Cambridge .University Press
- D.A.Matcha, 2000, Medical sociology, Spectrum publisher services.
- GIDDENS, 2002, Sociology, Blackwell publishing.