شهره مرتضايی شميرانی
دانشجوی پست دكتری سايكوسوماتيك مشهد
ترس از زايمان طبيعی يك مشكل شايع در زنان باردار است و در بسياری از مواقع منجر به درخواست و يا انجام عمل سزارين میگردد. تخمين زده میشود كه ٥الی٢٥درصد از زنان باردار، دچار ترس از زايمان هستند و به همين دليل، آمار انجام سزارين نيز رو به افزايش است. از بين هر ٥ زن باردار، يك نفر دچار ترس از زايمان است. حدود ٦ الی١٣ درصد از زنان باردار، ترس شديد و ناتوانكنندهای را تجربه میكنند ( دلاور قوام و عليزاده، ١٣٩٣).
ترس از زايمان بين زنانی كه قبلاً تجربه زايمان داشتهاند و زنانی كه اولين بارداری خود را تجربه میكنند، متفاوت است. زنان با بارداری نخست، سطح بالاتری از ترس زايمان را تجربه میكنند و به نظر میرسد اين فرايند به دليل نداشتن تجربه قبلی باشد. نگرانی و ترس موضوع مهمی هم از لحاظ پژوهش و هم از لحاظ نظريه پردازی است، زيرا بسياری از فرايندهای دخيل در آن در بسياری از اختلالات روانشناختی ديگر نقش دارند ( داویو ولز، ٢٠٠٦).
بارداری و زايمان از وقايع مهمی در زندگی زنان است. با وجود اينكه اين دوران میتواند يك دوره شاد در زندگی زنان باشد، اما منبع استرس و اضطراب نيز میباشد. زنان اغلب نگران درد طبيعی زايمان و احتمال وجود اينكه بارداری خوب پيش نرود هستند. همه اينها نگرانیهای عادی هستند كه تقريباً همه زنان باردار تا حدی آن را تجربه میكنند. اضطراب و نگرانی عادی از به دنيا آوردن بچه اغلب با كمكهای پزشكی، آموزش، حمايت اجتماعی و راهكارهای خودياری برطرف میشود . با اين حال، گاهی اين ترس آنقدر بيمارگونه و شديد میشود كه زنان از باردار شدن و زايمان خودداری میكنند. ترس از زايمان باعث شده تا زنان باردار، زايمان سزارين را بر زايمان طبيعیترجيح دهند، گزارشها حاكی از آن است كه بيشترين ترس و نگرانی درباره سلامتی نوزاد، باعث میشود كه مادران زايمان سزارين را انتخاب كنند، همچنين ترس نسبت به توانايیهای زنان برای زايمان، نگرانی در مورد از دست دادن كنترل هنگام زايمان نيز از جمله مواردی است كه باعث ترس از زايمان میشود و از اين رو زنان باردار به انجام سزارين گرايش بيشتری نشان میدهند ( اماماری، هلگا، مچتيلد و كاترين، ٢٠١٧ ).
فرايند زايمان قدمتی به درازای تاريخ بشر دارد، پيشرفت پزشكی قرن بيست و يكم ايمنی زايمان را افزايش داده، ولی همزمان با آن، دخالت پزشكی در اكثر زايمانها رواج يافته، به گونهای كه مفهوم زايمان به عنوان پديدهای فيزيولوژی و روانی كه در برخی موارد نياز به مداخله پزشكی دارد، از بين رفته و در عصر تكنولوژی، زنان به طور مداوم در معرض پيامهايی هستند كه به توانايی و باورشان در انجام زايمان طبيعی صدمه وارد میكند، هيچ فردی نمیتواند به يك زن باردار به طور دقيق بگويد كه درد خود به خودی زايمان چه زمانی شروع شده و چه مدت به طول میانجامد. طبی شدن زايمان اغلب بيانكننده اين پيام است كه مديريت طبی به كاركرد فيزيولوژيك بدن ارجح است و انجام زايمان بدون مداخله پزشكی خطرناك است (صحتی، كاظمیو قوجازاده، ١٣٩١) .
ترس شدید از زایمان به ترس قبل، حین و بعد از زایمان اطلاق میگردد. باور عمومی بر این است که ترس زنان از زایمان در ایران افزایش یافته و به نظر میرسد امروز در مقایسه با چند سال گذشته اکثریت مادران باردار انجام سزارین را از پزشک خود درخواست مینمایند. بر اساس شواهد، ترس از زایمان عامل مهمی در تقاضای سزارین توسط زنان بود. ترس از زایمان منشأ فرهنگی یا اجتماعی در طی نسلها دارد، از این رو، این ترس محصول و میراث فرهنگی و معضل اجتماعی شدن است (عباسپور و همکاران، ۱۳۹۳) .
علائم توکوفوبیا میتواند شامل اختلالات خواب، وحشتزدگی، کابوس و رفتارهای اجتنابی باشد. از علائم دیگر میتوان احساس ترس از فکر کردن به بارداری و زایمان، اضطراب و افسردگی، ترس شدید از نقصهای تولد، مردهزایی یا مرگ مادر، اصرار به زایمان سزارین باشد. گاهی اوقات ممکن است زنان از هر گونه فعالیت جنسی از ترس باردار شدن جلوگیری کنند. آنهایی که باردار میشوند نیز ممکن است درخواست سزارین انتخابی بدهند یا در هنگام زایمان ضربات روحی شدیدی را احساس کنند یا حتی در رابطه نزدیک با کودکشان مشکل داشته باشند.
عوامل روانشناختی و اجتماعی مؤثری در ترس از زایمان طبیعی وجود دارد که شامل موارد زیر میباشد : ترس از ناشناختهها، تمایل به بیدردی و عدم تحمل درد، از دست دادن کنترل و حریم خصوصی، سوءاستفاده جنسی در گذشته، ترس از درد، ترس از زندگی نوزاد یا عدم اعتماد به پزشک، ترس از عوارض ناشی از تولد مانند پرهاکلامپسی و مرگ، خصوصیات شخصیتی خود مادر، زمینههای ژنتیکی که فرد را در مقابل تنش آسیبپذیر میکند، تجربه نامطلوب و تشویق دیگران، نگرانی از عوارض نامطلوب برای مادر، ارتباط نامناسب کادر درمانی، احساس مرگ و تنهایی، فقدان حمایتهای اجتماعی کافی، عدم رضایت زناشویی، سن پایین مادر، سطح تحصیلات پایین، و نداشتن شغل مناسب (والدنستورم، بروگ، السون ۱۹۹۶، لارسن، جوهانسون و هدگارد ۲۰۰۹).
تنش و اضطراب ناشی از بحران حاملگی و زایمان با بستری شدم مادر در بیمارستان و همراهی این پدیده با بسیاری دیگر از عوامل تنشزا نظیر برخورد با افراد غریبه، احساس تنهایی مادر، وجود دستگاههای پیچیده، بوهای نامطبوع، سر و صدای محیط و برخی اقدامات معمول مثل تزریقات وریدی، محدودیت دریافت غذا و مایعات، معاینات مکرر مهبلی، پایش مداوم ضربان قلب جنین، محدودیت حرکات مادر و غیره تشدید میشود (پوکاس و ساسیتو، ۲۰۰۶؛ بحری بیناباج و لطیفنژاد، ۲۰۰۴).
ممکن است مادر به دنبال استرس و واکنشهای هیجانی هنگام زایمان دچار بیعلاقگی، تحریکپذیری، خستگی، افسردگی پس از زایمان نیز شود. مطالعاتی بیان میدارند که مواردی از قبیل تغییرات شیوه زندگی، ارتباط با پرسنل درمانی و دور بودن از محیط خانوادگی جزء عوامل استرسزا میباشند ( لوی، ۲۰۰۲).
تحقیقات نشان میدهند که در شرایط تنشزا و بحرانی زایمان، پشتیبانی و حمایت مداوم مادر احساس امنیت و رضایت به او بخشیده و میتواند باعث کاهش تنش و اضطراب مادر شود. همچنین حمایت مداوم ماما میتواند تغییرات قابل توجهی در روند زایمان ایجاد کند که از جمله این تغییرات میتوان به کاهش طول مدت زایمان و درد همراه با آن، اضطراب و ترس مادر اشاره کرد ( هدنت و ازبرن، ۱۹۸۹).
دو نوع متفاوت از توکوفوبیا وجود دارد. توکوفوبیا اولیه در زنانی رخ میدهد که تا به حال تجربه زایمان نداشتهاند . این نوع ممکن است در دوران نوجوانی شروع شود. اگر چه ممکن است بعد از اینکه یک زن باردار میشود نیز اتفاق بیفتد. این نوع از توکوفوبیا در دختران و زنانی که مورد تجاوز یا سوءاستفاده جنسی نیز قرار گرفتهاند مشاهده میشود. معاینات پزشکی در دوران بارداری و زایمان ممکن است این خاطره را تداعی کرده و باعث آسیب های روحی شدید شوند.
توکوفوبیا ثانویه در زنانی اتفاق میافتد که قبلاً تجربه بارداری و زایمان را داشتهاند. این نوع اغلب نتیجه زایمان آسیبزا است. اگر چه در زنانی که زایمانهای طبیعی و غیرآسیبزا نیز داشتهاند و نیز زنانی که دچار سقط جنین، مردهزایی شدهاند و یا پایان بارداری یا باروری ناموفقی داشتهاند نیز رخ میدهد. محققان توضیحاتی ارائه دادهاند که میتواند باعث رشد و افزایش توکوفوبیا شود. برخی از این موارد شامل شنیدن تجربیات زایمانهای آسیبزای زنان دیگر، ترس از مدیریت درد و شرایط روانی قبلی مانند اضطراب و افسردگی است.
حدود سه درصد از زنان، اختلال استرس پس از حادثه را به دنبال زایمان دارند. این میزان در زنانی که در گروههای پر خطر قرار گرفتهاند افزایش مییابد. علائم اختلال استرس پس از حادثه، بعد از زایمان شامل تداعی خاطرات، فشار بیش از حد و کابوس دیدن در مورد آن است. گاهی زنان مبتلا به توکوفوبیا ثانویه پس از زایمان آسیبزا تشخیص داده میشوند، در حالیکه نشانههای اختلال استری پس از حادثه را دارند. همچنین غیرمعمول است که اختلال استرس پس از حادثه، بعد از زایمان یا توکوفوبیا به اشتباه افسردگی پس از زایمان تشخیص داده شود. تمایز بین این تشخیصها به منظور اطمینان از درمان مناسب و مؤثر مهم است.
درمان شناختی – رفتاری میتواند در درمان توکوفوبیا مؤثر باشد. این نوع از درمان به علت دوره کوتاه مدت انتخاب خوبی است. این درمان به بیماران کمک میکند تا به درک افکار و احساساتی که بر روی رفتارشان تأثیر میگذارد، نایل گردند.
همچنین حساسیتزدایی منظم با حرکات چشم و پردازش مجدد، که نوعی رواندرمانی است که در سال ۱۹۸۷ توسط شاپیرو مطرح شده است، میتواند در درمان توکوفوبیا مؤثر واقع شود. در این روش درمان، درمانگر از بیمار میخواهد که خاطرهای ناراحتکننده و مزاحم را تجسم کند و آن را در ذهن خود نگه دارد و همزمان چشمان خود را بر محرک بیرونی که معمولاً انگشت درمانگر است، متمرکز کند و هماهنگ با حرکت انگشتان درمانگر یا محرک بیرونی چشمان خود را با آن حرکت دهد (دجنگ ، ۲۰۱۳).
همچنین یکی از مؤثرترین راههای مقابله با استرس و درد زایمان تنآرامی میباشد. تنآرامی موجب کاهش ترس از زایمان، تسهیل و تسریع روند زایمان میگردد. تنآرامی و تصویرسازی روی اعصاب اتونوم تأثیر گذاشته و سبب آرامش میشود. انجام تمرینات منظم تنآرامی در طب حاملگی، میزان موفقیت مادر در انجام تنآرامی طی زایمان را افزایش میدهد. تمرینات تنآرامی و تصویرسازی از زایمان در طب حاملگی میتواند احساسات مادران باردار را نسبت به کودک متولد نشده قوی ساخته و به تطابق مادری کمک کند. به علاوه سازگاری مثبت افزایشیافته، به طور چشمگیری با سلامت عمومی زن باردار مرتبط بوده و به پیوند عاطفی مادر و جنین کمک میکند. تنآرامی موجب افزایش ترشح هورمون اندروفین یا هورمون ضد درد و کاهش ترشح هورمون آدرنالین میشود.
بر اساس پژوهشها، ذهنآگاهی نیز تأثیر قابل توجهی در بهبود و توانبخشی بیماران داشته است. مطالعات دو دهه اخیر نشان میدهد که درمان ذهن آگاهی با انواع پیامهای سلامتی نظیر کاهش درد، اضطراب، افسردگی و استرس ارتباط دارد (اسپیکا، کارلسون، گودی و انگلن، ۲۰۱۲).
برگزاری جلسات ذهنآگاهی شیوه نسبتاً جدیدی به منظور پیشگیری و درمان اختلالات روانی است. جنیفر و کری در سال ۲۰۱۵ در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش زایمان مبتنی بر ذهنآگاهی روی ترس از زایمان پرداختند. نتایج حاصله نشان داد که آموزش زایمان مبتنی بر ذهنآگاهی باعث بهبود قابل ملاحظهای از ترس زنان از زایمان شد. همچنین سایستو و ماریا در سال ۲۰۱۳ در پژوهش به بررسی تأثیر یوگا و ذهنآگاهی در زنان باردار پرداختند و نتایج نشان داد که با انجام تمرین یوگا و ذهنآگاهی، تمرکز حواس، دلبستگی مادر و جنین به طور قابل توجهی افزایش یافت.
همچنین میتوان از درمان فراشناختی برای بیماران مبتلا به توکوفوبیا استفاده کرد. هدف اصلی درمان فراشناختی شامل توانا کردن بیماران به گونهای است که با افکارشان به گونهای متفاوت ارتباط برقرار کنند و کنترل و آگاهی فراشناختی قابل انعطافی را گسترش دهند و از انجام پردازش به صورت نگرانی و نشخوار فکری و بازنگری تهدید، جلوگیری نمایند.
منابع:
دلاور قوام، س؛ علیزاده، ج. (۱۳۹۳). نقش باورهای فراشناختی و عاطفه مثبت و منفی در ترس از زایمان زنان باردار نخستزا. مجله پژوهش پرستاری، ۹ (۳۴ )، ۱۰ -۱۸
صحتی، ف؛ کاظمی، س؛ و قوجا زاده، م (۱۳۹۱). مقایسه پیامدهای نادری در زنان نخستزا در دو گروه زایمان فیزیولوژیک و مرسوم. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران ۲۲ (۹۷)، ۱۲۲-۱۳1.
عباسپور، ز؛ مقدم بنا، ل.، احمدی، ف؛ کاظمنژاد ، آ. (۱۳۹۳). ترس زنان از زایمان و تأثیر آن بر انتخاب روش زایمان. مجله پایش، ۱۳(۲)، ۵۷۵ – ۵۷۸.
Bahri Binabaj N ,Latifnejad R ,Taffazoli M. A study of the effect of continuous professional support during all stage of maternal labor on the level of satisfaction of primingrevides from the experience of labor. Journal of Shahid Sadoughi University of Medical Sciences and Health Services 2004, 11(3):73-79. [In Persian]
Davey, CL., Wells, A. (2006). Worry and its psychological disorder, theory, assessment and treatment. New York: Johon Willy and sons. 259- 263p.
De Jongh, A., Ernst, R., Marques, L., & Hornsveld, H. (2013). The impact of eye movements and tones on disturbing memories involving PTSD and other mental disorders. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry, 44, 447-483.
Emma, M., Helga G., Helga, Z., Mechthild MG., Kathrin, S. (2017). Opting for natural birth: A survey of birth intentions among young Icelandic women; Sexual & Reproductive Healthcare; 11, .41-46
Hodnett ED, Osborn RW. A Randomized Trial of The Effect of Monitrice Support during Labor: Mother’s views two to four Weeks pospartum.Birth.1989; 15(4): 177-183.
Laursen M, Johansen C, Hedegaard M. Fear of childbirth and risk for birth complications in nulliparous women in the Danish national birth cohort. BJOG 2009; 116:1350–5.
Lowe NK. The nature of labor pain. American Journal of Obstet and Gyneco. 2002; 18(5): 16-24.
Poikkeus P, Saisto T, Unkila-Kallio L, Punamaki R, Repokari L, Vilska S, et al. Fear of childbirth and pregnancy-related anxiety in women conceiving with assisted reproduction. Obstet Gynecol 2006; 108(1): 70-6.
Saisto, T., Maria, E. (2013). Obstetric, psychosocial and pain-related background and treatment of fear of childbirth [Academic Dissertation]: University of Helsinki.
Speca, M., Carlson, LE., Goodey, E., Angen, M. (2012). A randomized, wait-list controlled clinical trial: The effect of a mindfulness meditation-based stress reduction program on mood and symptoms of stress in cancer outpatients. Psychosom Med. 62 .613-22
Waldenstrom U, Brog IM, Olsson B, Skold M, Wall S. The childbirth experience; a study of 295 new mothers. Journal Birth. 1996; 23(3):144-153.