مسعود شریفی
سلامت برتر، شمارۀ 6، صفحات 40-41
عرصۀ علم پزشکی امروز به واسطۀ مواجهه با مسائل جدید در حوزههای بهداشتی ـ درمانی، تحولات فرهنگی ـ فلسفس و همچنین توانایی در اداره و درمان بسیاری از بیماریهای مزمن، دستخوش تحولات اساسی شده است. در این راستا، رویکرد مردم و پزشکان به سمت مراقبتهای طب مکمل و جایگزین complementary and alternative medicine (CAM) و روشهای درمانی کلنگر holistic افزایش چشمگیری داشته است. مطالعات متعدد نشان داده است که بین 80 تا 96 درصد از مردم، گرایش به استفاده توأم از خدمات پزشکی مدرن (آلوپاتیک allopathic) و پزشکی مکمل دارند. این پژوهشها موجب شدهاند که مسئولان دستگاههای بهداشتی ـ درمانی در صدد تدوین یک نظام خدمات بهداشتی ـ درمانی جامع integrative باشند که بتواند نیازهای زیستی، روانی، معنوی و اجتماعی افراد را در یک سیستم یکپارچه و هماهنگ برآورده سازد.
نیازهای زیستی، روانی، معنوی و اجتماعی افراد را در یک سیستم یکپارچه و هماهنگ برآورده سازد.
استفاده از تمام منابع پزشکی مدرن و سنتی دارد در حال حاضر الگوی اصلی سیاستگذاریهای بهداشتی ـ درمانی و آموزش پزشکی در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و برخی از کشورهای در حال توسعه است. این الگوها از سنتهای دیرینه فرهنگهای گوناگون و به ویژه فرهنگهای شرقی منشأ گرفتهاند. در حیطۀ پزشکی مکمل و جایگزین، تقسیمبندیهای متفاوتی وجود دارد که به یکی از آنها اشاره میشود:
- مداخلات ذهن ـ بدن mind-body interventions
1-1.دارونما placebo
2-1. هنردرمانی creative art therapy
3-1. هیپنوتیزم و تصویرسازی ذهنی hypnosis imagery
4-1. مراقبه meditation
5-1. درمانهای روحانی spirituality
6-1. یوگا yoga
- سیستمهای پزشکی جایگزین alternative systems of medical practice
1-2. آیورودا Ayurveda
2-2. طب سنتی چینی traditional Chinese medicine
3-2. هومیوپاتی homeopathy
- درمانهای دستی و فیزیکی manual healing physical touch
1-3. استئوپاتی osteopathic medicine
2-3. کایروپراکتیک chiropractic
3-3. ماساژدرمانی massage therapy
4-3. پزشکی گیاهی botanical medicine
5-3. تغذیهدرمانی nutrition supplements
6-3. ورزشدرمانی exercise therapy
7-3. انرژیپزشکی energy medicine
این رهیافتهای درمانی ممکن است در نگاه اول بسیار متنوع به نظر برسند ولی همگی از مبانی مشترکی پیروی میکنند که عبارتند از:
- کلنگری در مراقبت و درمان
- وحدت روح ـ ذهن ـ بدن
- تکیه بر نیروی درمانگر درونی فرد
- خودیاری و تغییر رفتار بهداشتی
- ارتباط و یگانگی با طبیعت
- تأکید بر کیفیت و اصلاح شیوۀ زندگی فرد
- توجه به نقش ابعاد فلسفی و معنایی در سلامت فرد
مجموعه این روشهای درمانی امروزه به نام پزشکی مکمل و جایگزین مورد مطالعه قرار میگیرند. اگرچه برخی از روشهای ذکرشده مانند ماساژ، گیاهان دارویی و طب سوزنی در حوزۀ پزشکی مدرن نیز قابل استفاده هستند و مطالعات بسیاری، اثربخشی آنها را اثبات نموده است.
عدهای معتقدند که گسترش مراقبتهای بهداشتی مکمل و جایگزین، نشانهای از ظهور مجدد حکمت شهودی کهن میباشد در حالی که بسیاری از دانشگاهیان آن را جریانی کاذب، حاشیهای، عوامانه و ناشی از برخی انحرافات فرهنگی ارزیابی میکنند. به جز این دو تحلیل جزماندیشانه و تکبعدی، دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که این پدیده را نه مسیری قهقرایی و نه بیاهمیت و انفعالی تلقی میکنند. سازمان جهانی بهداشت (WHO) و بسیاری از دانشگاههای معتبر دنیا این جریان بهداشتی و فرهنگی را بسیار جدی تلقی کرده و آن را حاصل مجموعهای پیچیده از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی میدانند و این پدیده را جریانی مستقل از جریان اصیل پزشکی به صورت حاشیهای یا موازی یا فرعی ارزیابی نمیکنند.
در بسیاری از دانشگاههای بزرگ، این نظام هماهنگ بهداشتی ـ درمانی در قالب «پزشکی جامع» در حال مطالعه و تدریس است. در سال 1999، کنگره آمریکا پزشکی جامع را به عنوان پزشکی قرن بیست و یکم آمریکا تصویب نمود. پزشکی مکمل و جایگزین اگرچه قدمتی چندهزارساله دارد ولی به ویژه در 20 سال اخیر در همۀ ابعاد علمی، روششناختی و اقتصادی رشد فوقالعاده داشته است. اطلاعات آماری وضعیت استفاده از این خدمات بهداشتی ـ درمانی را در کشورهای گوناگون به شرح زیر نشان میدهد:
اتیوپی: 90 درصد، فرانسه: 75 درصد، هند: 70 درصد، کانادا: 70 درصد، استرالیا: 48 درصد، آمریکا: 42 درصد، بلژیک: 31 درصد
در فرانسه از میان رشتههای گوناگون طب مکمل، هومیوپاتی، طب سوزنی و پزشکی گیاهی از محبوبیت بیشتری برخوردارند. در سال 1993، 6 درصد از کل جامعه پزشکی و 50000 نفر از کارورزان از پزشکی مکمل در این کشور استفاده کردهاند. در آلمان سه چهارم از پزشکان از CAM استفاده میکنند. در سال 1994، 13000 نفر کارورز طب مکمل مشغول به فعالیت بودهاند. انگلستان تنها کشور اروپایی است که دارای بیمارستانهای دولتی مخصوص خدمات طب مکمل است. در ایالات متحده آمریکا در سال 1993، 30000 پزشک از هومیوپاتی، 60000 پزشک از طب سوزنی، 45000 کارورز از کایروپراکتیک و 32000 کارورز از استئوپانی جهت درمان بیماران استفاده کردهاند. در چین 350000 نفر کادر فعال در 2500 بیمارستان عمومی برای عرضۀ خدمات بهداشتی ـ درمانی پزشکی سنتی مشغول به فعالیت هستند. در این کشور 95 درصد از بیمارستانهای عمومی دارای بخشهای پزشکی سنتی است. در ژاپن طی بک بررسی که در سال 2000 انجام گرفت، 72 درصد از پزشکان، از گیاهدرمانی ژاپنی، طب سوزنی یا ماساژدرمانی استفاده کردهاند.
در اندونزی، 40 درصد از جمعیت شهری و 70 درصد جمعیت روستایی از طب سنتی استفاده میکنند. در ایران نیز در سالهای اخیر، دولت تعدادی گیاهان دارویی را تصویب کرده و بر آنها نظارت دارد. تاکنون 2500 گونه فلور ایران از 8000 گیاه دارویی ایران شناخته شده اشد و در بیست جلد کتاب جمعآوری شده است. تاکنون مجوز تولید بیش از 300 فرآوردۀ گیاهی در ایران صادر شده و حدود 30 شرکت تولید گیاهان دارویی مشغول به فعالیت میباشند. انجمن علمی هیپنوتیزم تنها انجمن مصوب وزارت بهداشت است که پزشکان و دندانپزشکان را آموزش میدهد و مدرک رسمی هیپنوتراپی به آنها اعطا میکند. علاوه بر این انجمنهای موسیقیدرمانی، انجمن هومیوپاتی ایران، انجمن طب سوزنی و انجمن حجامت نیز در حال فعالیتاند.
پژوهشهای متعدد نشان میدهد که اغلب مردم به طور همزمان از خدمات پزشکی زیستی و پزشکی مکمل استفاده میکنند که نشان دهندۀ تمایل مردم به پر کردن برخی خلاءهای پزشکی رایج است. این گرایش الزماً علم پزشکی را از انزوای اثباتگرایی و تخصصی شدن نجات میبخشد و الگوی زیستی، روانی، اجتماعی با ایجاد یک شبکۀ همگن، ارتباط پیوستۀ پزشکی رایج، پزشکی مکمل و جایگزین، روانشناسی، علوم انسانی و فنآوری را ممکن میسازد. از این طریق میتوان نیازهای لایههای مختلف مراجعین خدمات بهداشتی درمانی را برآورده ساخت.
با توجه به کثرت منابع اطلاعات آماری، خوانندگان محتر میتوانند جهت اطلاعات بیشتر، به منابع زیر مراجعه کنند:
Kuhatsu, W. MD (2002). Complementary and alternative medicine secrets. Philadelphia.
Fundamental of complementary and alternative medicine (2001). (Ed.). Micozzi.Marso with foreword by koop,c. Eversett, USA.