صفحه اصلی / هنر / آیا قصه‌گویی می‌تواند همدلی را در پزشکان آینده تقویت کند؟ یافته‌هایی از یک مطالعه پزشکی

آیا قصه‌گویی می‌تواند همدلی را در پزشکان آینده تقویت کند؟ یافته‌هایی از یک مطالعه پزشکی

همدلی یک ویژگی حیاتی برای پزشکان است و اساس رابطه پزشک و بیمار را تشکیل می‌دهد که منجر به رضایت بیمار و پزشک، همکاری بیمار و پیامدهای بالینی بهتر می‌شود. به طور کلی، همدلی به عنوان توانایی درک تجربیات، علایق و دیدگاه‌های دیگران و ظرفیت به اشتراک گذاشتن این درک تعریف می‌شود. در حالی که برخی آن را یک ویژگی شخصیتی می‌دانند که به راحتی قابل آموزش نیست، برخی دیگر در آموزش پزشکی معتقدند که همدلی مهارتی است که می‌توان آن را آموخت و از طریق فعالیت‌های آموزشی هدفمند تقویت کرد. 

با این حال، یکی از نگرانی‌های مهم در آموزش پزشکی، کاهش مستند شده سطح همدلی در دانشجویان با پیشرفت در دوره بالینی آن‌ها است. مطالعات مختلف این کاهش را مشاهده کرده‌اند و نشان می‌دهند که ممکن است با عواملی مانند برنامه‌های کاری سنگین، اتکای بیشتر به فناوری به جای تعامل با بیمار، کوتاه شدن مدت بستری در بیمارستان، تاکید بر بی‌تفاوتی عاطفی یا بی‌طرفی بالینی در پزشکی مدرن، و کمبود الگوهای نقش مثبت یا تجربیات آموزشی متمرکز بر همدلی مرتبط باشد. 

با توجه به اهمیت همدلی و کاهش مشاهده شده آن، پژوهشگران به دنبال راه‌هایی برای حفظ یا حتی افزایش آن هستند. یکی از رویکردهای نظری پیشنهاد شده، آموزش ادبیات و هنر است که می‌تواند به دانشجویان و کارکنان مراقبت‌های بهداشتی کمک کند تا با ارزش‌ها و تجربیات دیگران آشناتر شوند. 

یک مطالعه انجام شده در زاهدان، جنوب شرق ایران، به طور خاص بررسی کرد که آیا دوره قصه‌گویی می‌تواند بر همدلی دانشجویان پزشکی نسبت به بیماران تاثیر بگذارد یا خیر. این مطالعه بر روی دانشجویان پزشکی سال چهارم و پنجم انجام شد و از طرح شبه آزمایشی با رویکرد پیش‌آزمون-پس‌آزمون استفاده کرد. شرکت‌کنندگان قبل و بعد از مداخله مقیاس همدلی پزشک جفرسون – نسخه دانشجویی (JSPE-S) را تکمیل کردند. 

مداخله شامل ۱۰ جلسه، هر کدام به مدت دو ساعت، برای گروه مورد (Case Group) بود. در این جلسات، پژوهشگر بخش‌هایی از یک کتاب را انتخاب و قرائت می‌کرد که عمدتاً داستان‌هایی در مورد شرایط انسانی، بیماری و رنج بود. پس از قرائت، شرکت‌کنندگان در مورد داستان‌ها بحث می‌کردند. گروه کنترل (Control Group) در این دوره شرکت نکرد. 

نتایج مطالعه نشان داد که اگرچه تغییرات کلی در میانگین نمرات JSPE-S برای هیچ یک از دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود، اما یک روند عددی قابل توجه وجود داشت. میانگین نمره گروه کنترل حدود پنج امتیاز از ابتدای مطالعه تا پایان آن کاهش یافت، در حالی که میانگین نمره گروه مورد حدود یک امتیاز افزایش یافت. این منجر به اختلاف تقریباً شش امتیازی در نمرات نهایی دو گروه شد، که نشان می‌دهد مداخله قصه‌گویی ممکن است در پیشگیری از کاهش همدلی مشاهده شده در گروه کنترل و احتمالاً حفظ سطح آن موثر باشد. 

جالب توجه است که هنگام بررسی تک تک موارد پرسشنامه، تنها یک مورد به طور معنی‌داری فقط در گروه مورد تغییر کرد: “پزشکان باید سعی کنند مانند بیماران خود فکر کنند تا خدمات بهتری برای آن‌ها ارائه دهند.” پژوهشگران پیشنهاد می‌کنند که دانشجویان ممکن است در ابتدا معتقد بوده‌اند که فکر کردن مانند بیماران ضروری نیست، شاید تحت تاثیر عمل بالینی رایج در دانشکده‌های پزشکی آن‌ها که تصمیمات اغلب بر اساس تجربه بالینی و نه دیدگاه بیمار گرفته می‌شوند. پس از مداخله قصه‌گویی، ممکن است متوجه شده باشند که اتخاذ دیدگاه بیمار می‌تواند واقعاً خدمات ارائه شده را بهبود بخشد. 

این مطالعه همچنین بررسی کرد که آیا عوامل جمعیتی مانند جنسیت، سن، مدت آموزش یا رشته تخصصی آینده مورد نظر با نمرات همدلی مرتبط است یا خیر. در این مطالعه خاص، هیچ رابطه معنی‌داری با این متغیرها یافت نشد. با این حال، منبع به مطالعات دیگری اشاره می‌کند که تفاوت‌هایی را پیدا کرده‌اند، مانند نمرات همدلی بالاتر در دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر، و در پزشکان در رشته‌های انسان‌محور نسبت به رشته‌های فناوری‌محور. نویسندگان پیشنهاد می‌کنند که عدم تطابق یافته‌های آن‌ها ممکن است به دلیل حجم نمونه کوچک مطالعه آن‌ها باشد. 

درگیری با ادبیات و هنر از نظر تئوری افراد را در معرض منابع غنی دانش و بینش در مورد درد، رنج و دیدگاه‌های مختلف انسانی قرار می‌دهد، که می‌تواند ظرفیت آن‌ها را برای ایجاد روابط همدلانه افزایش دهد. مطالعات قبلی ذکر شده در منبع نیز تاثیر دوره‌های علوم انسانی، از جمله آن‌هایی که از شعر، نمایش، داستان کوتاه و رمان استفاده کرده‌اند، را بررسی کرده‌اند و تاثیرات مثبتی بر درک دانشجویان از دیدگاه بیماران و گاهی افزایش همدلی یا تمایل به علوم انسانی گزارش کرده‌اند. با این حال، یک مطالعه مورد اشاره نتایج متناقضی را گزارش کرد که احتمالاً به دلیل اندازه‌گیری همدلی با ابزار غیر اختصاصی یا عدم وضوح اهداف آموزشی بود. 

این مطالعه چندین محدودیت را اذعان می‌کند. همدلی از طریق نمرات خودگزارش‌دهی در پرسشنامه اندازه‌گیری شد و نه از طریق مشاهده مستقیم رفتار، اگرچه تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که این پرسشنامه مقداری ارزش پیش‌بینی کننده برای رفتار همدلانه در دوره رزیدنتی دارد. حجم نمونه کوچک بود و مطالعه فقط در یک دانشکده پزشکی انجام شد که قابلیت تعمیم یافته‌ها را محدود می‌کند. علاوه بر این، نو بودن چنین دوره‌ای در محیط پژوهشی خاص ممکن است بر نتایج تاثیر گذاشته باشد. 

در نتیجه، مطالعه نشان می‌دهد که دوره‌های قصه‌گویی می‌توانند به طور بالقوه در حفظ سطح همدلی دانشجویان پزشکی نسبت به بیماران و جلوگیری از کاهش همدلی که ممکن است در طول دوره آموزشی آن‌ها رخ دهد، موثر باشند. نویسندگان توصیه می‌کنند برای بررسی بیشتر اثربخشی قصه‌گویی در افزایش سطح همدلی در بستر فرهنگی ایران، مطالعات مشابهی در دانشکده‌های پزشکی دیگر و با حجم نمونه بزرگتر انجام شود. پیگیری شرکت‌کنندگان پس از فارغ‌التحصیلی نیز برای مشاهده پایداری فواید پیشنهاد می‌شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Buttonارتباط با ما