مسعود اعتمادیفر، مدیر عامل انجمن صرع اصفهان
سلامت برتر، شماره 6، صفحات 12-7
مقدمه
انسان صرع را از روزگاران قدیم میشناخت و به روشهای مختلف در پی درمان آن بوده است. بسیاری از مشاهیر و بزرگان تاریخ مبتلا به این بیماری بودند و در کتب مختلف پزشکی از زمانهای باستان توجه ویژهای به صرع وجود داشته است. البته تفاوت عمدهای بین تشنج seizure و صرع epilepsy وجود دارد. یک حملۀ تشنج ممکن است در طول زندگی افراد مثلاً به دنبال تب در اطفال و یا بلافاصله بعد از ضربۀ مغزی رخ دهد لیکن واژۀ صرع زمانی اطلاق میگردد که این حملات تشنج تکرارشونده باشد (معمولاً بیش از ۲ بار) و در ضمن یک بیماری دیگر که ایجادکنندۀ تشنج باشد وجود نداشته باشد. قدمت تاریخی صرع باعث شده است که نگرشهای مختلفی راجع به این بیماری وجود داشته باشد. در جامعه ما نیز متأسفانه نگرشهای خرافی و غلط در مورد صرع به وفور دیده میشود به نحوی که این فرهنگ غلط باعث برخوردهای اخلاقی، اجتماعی، صنفی و حقوقی بسیار نادرستی در مورد بیماران مصروع شده است. هدف اصلی ما تغییر این نگرشها و فرهنگ غلط است. باید بدانیم به واسطۀ پیشرفتهای علمی در طی دهههای اخیر ما امروز شاهد درمان و کنترل صرع در اکثریت قاطع بیماران هستیم. امروزه درمانهای دارویی مناسب و نیز روشهای جراحی پیشرفته در درمان صرع باعث شده که یک فرد مبتلا به صرع همانند سایر اقشار جامعه در زمینه مسائل تحصیلی، زناشویی، شغلی و … به زندگی روزمره خود بپردازد و با بهبود کیفیت زندگی خویش، پویا و سرافراز همانند دیگران به زندگی خویش ادامه دهد.
بین 3- 5/0 درصد از افراد در جوامع مختلف به بیماری صرع مبتلا هستند. در کشورهای پیشرفته این آمار کمتر و در کشورهای دیگر این آمار بیشتر میباشد (به طور متوسط یک درصد افراد جامعه صرع دارند). بنابراین در کشور ما نیز صرع شایع و شاید نزدیک به یک میلیون نفر بیمار مصروع در ایران زندگی میکنند. صرع در همۀ جوامع، تمامی نژادها و در تمامی سنین دیده میشود. این بیماری در جنس مذکر شایعتر است که علت آن شاید آسیبهای مغزی ناشی از تروما (ضربه) است که در این جنس بیشتر رخ میدهد. شایعترین سن بروز صرع، زیر ۱۰ سالگی است. بنابراین انواع صرع در اطفال شایعتر است. از طرفی در گروههای سنی بالاتر از ۵۰ سال شانس بروز صرع بالاتر است. در بروز بیماری صرع هم عوامل محیطی (اکتسابی) و هم عوامل ژنتیکی دخالت دارند. درصد کمی از انواع صرع، جنبۀ ژنتیکی داشته که معمولاً پیشآگهی خوبی نیز دارند. عوامل محیطی گوناگونی چون ضربههای ناشی از زایمان، تصادف و ضربههای مغزی، عفونتها و مواد سمی نیز در بروز صرع نقش دارند. در جوامع مختلف و سنین گوناگون علت صرع متفاوت است.
تعریف صرع
دستگاه عصبی انسان از سلولهایی به نام نورون تشکیل گردیده که این نورونها در قسمتهای مختلف دستگاه عصبی به ویژه در ناحیۀ قشر مغز (کورتکس) قرار گرفتهاند. هر کدام از این نورونها دارای عملکرد مشخضی بوده و بر اساس این عملکرد، قشر مغز به نواحی مختلفی تقسیم میگردد. فعالیت الکتریکی این سلولها در حالت طبیعی منجر به عملکرد طبیعی انسان میگردد. فعالیت الکتریکی این سلولها در حالت طبیعی منجر به عملکرد طبیعی انسان میگردد. حال اگر به دلایل مختلفی سلول عصبی آسیب ببیند، بروز جریانهای الکتریکی غیرطبیعی (دیسشارژها) و ناگهانی در سلولها باعث بروز تظاهرات بالینی مختلفی میگردد که در اصطلاح به آن تشنج میگویند. حالات پیش امده را به طور کلی صرع گویند. بنابراین نکتۀ مهم در صرع، تکرار حملات است. خوشبختانه از نظر ساختار دستگاه عصبی، وجود سلولهای مهاری و سازوکارهای مختلف باعث میشود که در بسیاری از موارد این کانون صرعزا، مهار گشته و فعالیت آن تحت کنترل درآید. در صورتی که این کانون صرعزا بسیار قوی و فعال باشد و یا مکانیسم مهاری در مغز ضعیف گردند، حالات بالینی مختلف به وجود میآید.
تقسیمبندی و انواع بالینی
در مورد تقسیمبندی صرع نظرات مختلفی ارائه شده است. صرع به دو دستۀ صرع عمومی generalized و صرع موضعی partial تقسیم میگردد.
در «صرع موضعی» قدرت فراگیری و گسترده شدن دیسشارژها وجود نداشه و تنها به نقطۀ کانون صرعزا و اطراف آن محدود میماند. بنابراین تظاهرات بالینی نیز نشانگر محدود بودن فعالیت صرع میباشد. در این نوع صرع، اختلال سطح هشیاری وجود ندارد. از انواع این نوع صرع می توان به صرعهای حرکتی، حسی، روانی، بینایی و. .. اشاره نمود. برای مثال در نوع حرکتی، عضلات گوشه لب یا عضلات قسمت انتهایی دست و یا پا دچار انقباضهای تکرارشونده میشوند لیکن هشیاری بیمار حفظ و همه وقایع را به یاد میآورد و یا در نوع حسی، بیمار به صورت ناگهانی احساس گزگز شدن نیمی از بدن و اندامها را دارد. در نوع بینایی ممکن است فرد از بروز جرقههای نورانی ناگهانی در میدان دید خود شکایت
کند. به این حالات «صرع موضعی ساده» نیز میگویند که بر اساس منطقۀ درگیر مغز علایماش متنوع میباشد. جال اگر در صرع موضعی درجاتی از فراموشی و اختلال قوای ذهنی رخ دهد به آن صرع «موضعی پیچیده» اطلاق میشود. صرعهای گیجگاهی (تمپورال) و پیشانی (فرونتال) از این دستهاند. همچنین انواع اختلالات خلقی و اختلالات روانی همانند خشم، ترس، فراموشی لحظهای، یادآوری لحظات و خاطرهها بدون دلیل، هجوم افکار همراه با حرکات تکرارشونده وکلیشهای (اتوماتیسم) مانند لیسیدن لبها، قورت دادن آب دهان و چرخیدن دور یک محور، حرکات رفت و برگشتی بدون آن که بیمار نسبت به آن آگاهی داشه باشد نمونههایی از صرع «موضعی پیچیده» میباشند. در صرعهای عمومی به علت گسترده شدن جریانهای الکتریکی غیرطبیعی و درگیری تمام کورتکس، اختلال هشیاری به صورت برجسته رخ میدهد و بیمار هیچگونه خاطرهای از وقایع رخ داده، ندارد. صرع تونیک ـ کلونیک عمومی، صرع آتونیک، صرع غیاب و صرع میوکلونیک از این دستهاند. در صرع تونیک ـ کلونیک عمومی، بیمار به علت اسپاسم عضلات اندامها و عضلات تنفسی بعد از یک فریاد ناگهانی دچار سفت شدن اندامها و سیاه شدن صورت و انتهاها می گردد، ادرار خود را رها میکند و در صورت ایستاده بودن محکم به زمین میخورد. بهدنبال آن به علت حرکات لرزشی و تکانهای عضلانی بیمار زبان خود را گاز میگیرد. مجموعۀ این وقایع حدود یک دقیقه طول میکشد و بهدنبال آن بیمار ممکن است به خواب رود و بعد با حالت سردرد و درد اندامها بیدار شود.
در صرع آتونیک بیمار به علت کاهش قوام عضلات ناگهانی به زمین خورده و هشیاری خویش را از دست میدهد. در صرع غیاب یا صرع کوچک که در سنین 14-4 سالگی شایع است کودک ممکن است بارها حالت ماتزدگی و کاهش هشیاری پیدا کند بدون آنکه زمین بخورد. این اطفال ممکن است در دبستان چیزهایی را نشنوند، چند کلمه یا جمله را در املاء جا بیندازند و حتی دچار افت تحصیلی شوند و یا مورد تمسخر اطرافیان قرار گیرند.
در صرع میوکلونیک بیماری دچار پرشهای ناگهانی در عضلات اندامها، صورت و یا تنه میگردد. معمولاً این پرش کوتاه بوده و گرچه همراه با کاهش سطح هشیاری است لیکن بیمار به زمین نمیخورد. این پرش معمولاً در هنگام بیدار شدن از خواب، استرس و سیکل ماهیانه در خانمها شایعتر است. در صورتی که صرع همراه با علائم مشخص بالینی در هر فرد و نیز خصوصیات ژنتیکی مشخص، یافتههای نوار مغزی برجسته و تعدادی خصوصیات دیگر باشد به این مجموعه سندرمهای صرعی epileptic syndrome گویند. سندرم لنوکس Lenox که همراه با عقبماندگی ذهنی، صرعهای مقاوم به درمان و یافتههای مشخص EEG است، صرع رولاندیک خوشخیم، سندرم اسپاسم شیرخواران Westو سندرم میوکلونیک خوشخیم نوزادان از این دستهاند.
سببشناسی
اصولاً اگر علت مشخصی برای ایجاد صرع وجود داشته باشد همانند ضربه، عفونتها و…، به این نوع صرعها، صرعهای ثانویه گفته میشود. در صورتی که هیچ علت مشخصی برای صرع وجود نداشته باشد به آن صرع اولیه گفته میشود. در صرعهای اولیه معمولاً مسائل ژنتیکی دخالت داشته و ممکن است بیش از یک فرد در فامیل مبتلا به صرع باشد.
معمولاً در صرعهای ثانویه، علل خاصی میتوانند منجر به آسیب گروهی از سلولهای مغزی و بروز حملات صرع گردند. به همین خاطر است که ما در اکثر موارد، صرع را علامتی از یک بیماری زمینهای مغز میدانیم. علل مهمی که میتوانند منجر به بروز صرع گردند عبارتند از: ضربههای مغزی، عفونتهای مغز، اختلالات متابولیک مانند کاهش قند و کلسیم، تومورهای مغزی، سکتههای مغزی، صدمات و آسیبهای قبل از زایمان و یا در هنگام زایمان همانند نرسیدن اکسیژن کافی به مغز و انواع خاصی از داروها. صرع همچنین ممکن است در جریان بسیاری از بیماریهای سیستمیک بدن که مغز را نیز درگیر میکنند، رخ دهد.
البته چه در صرع اولیه و چه در صرع ثانویه آسیب گروهی از سلولهای مغزی، منجر به ایجاد کانونی صرعزا میگردد. تا زمانی که این کانون صرعزا فعال است علائم بالینی رخ خواهند داد و بیمار نیاز به مصرف دارو دارد.
روشهای تشخیصی
به جرأت میتوان گفت بهترین روش تشخیص صرع توجه به شرح حال و معاینه بیمار و یا دیدن یک حمله بالینی است. شرح حال دقیق از کیفیت بروز علائم یک حمله به خصوص آنچه اطرافیان بیمار دیدهاند، کلید اصلی تشخیص است. اما در مواردی نیاز به انجام روشهای آزمایشگاهی ضروری است. روشهای تشخیصی که جهت بیمار صرع به کار میرود شامل الکتروانسفالوگرافی (نوار مغز)، مانیتورینگ نوار مغزی با استفاده از روشهای پیشرفته کامپیوتری و فیلمبرداری و همچنین روشهای نوین دیگری چون SPECT، PET و FMRI میباشند.
پزشک برای تأیید تشخیص و نیز پیگیری اثرات درمانی از نوار مغز استفاده مینماید. یکی از نقشهای کلیدی انجام نوار مغز مشخص نمودن کانون صرع در مغز است. این عملی یعنی تعیین کانون صرع در موارد مقاوم صرع این اجازہ را میدهد که جراح بهخوبی بتواند محل ضایعۀ صرعزا را مورد عمل جراحی قرار دهد.
تشخیصهای افتراقی
در برخورد با بیماری که با تشخیص صرع به پزشک مراجعه مینماید همیشه باید در ذهن داشت که یک سری از بیماریهای مغز و اعصاب میتوانند علائمی مشابه صرع و حملات تشنج ایجاد نمایند. پزشک باید در مورد گرفتن شرح حال از بیمار و اطرافیان دقت بسیار زیادی داشته باشد زیرا تشخیص نادرست سبب میشود که بیمار مدت مدیدی تحت درمان با داروهای ضد صرع قرار گیرد و یا برعکس برای بیمار مصروع تشخیصهای دیگری داده شود و درمان نادرست عوارض، خطرات زیادی را متوجه بیمار نماید.
بیماریها و علائمی که میتوانند با بیماری صرع اشتباه شوند شامل:
- میگرن، خصوصاً انواعی از میگرن که با کاهش سطح هشیاری و تغییرات نوار مغز، همراه است و یا میگرن شکم در اطفال
- سنکوپ و کاهش سطح هشیاری به علت نرسیدن خون و اکسیژن کافی به مغز که در اینجا معمولاً کاهش سطح هشیاری کوتاهمدت و علائم قبل از بروز سنکوپ و فقدان علائم بعد از حمله تشنج در تشخیص کمککنندهاند.
- حملات سرگیجه شدید
- اختلالات روانی همچون خشم های غیر قابل کنترل
- اختلالات حرکتی همچون تیک و لرزش در اطفال
- حملات لیسه رفتن در کودکان
- اختلالات ریتم قلب و حملات سیانوزه (سیاه شدن) و کاهش سطح هشیاری به علت مشکلات قلبی
- اختلالات خواب مثل حملات وحشت و راه رفتن در خواب یا پرشهای خوشخیم اندامها در خواب
- سکتههای مغزی خفیف و گذرا
- حملات فراموشی گذرا خصوصاً در افراد مسن
اختلالات روانی و صرع های کاذب
باید توجه داشت در بیمارانی که دچار انواعی از اختلالات روانی هستند میتوانند علائم بیماری صرع را به صورت کاملاً مشابه تقلید کنند. در این حالت علائم عجیب و ناموزون و طبیعی بودن نوار مغز و نیز تبحر تشخیصی پزشک متخصص مغز و اعصاب میتواند کمککننده باشد. باید دقت داشت درصد قابل توجهی از صرعهای مقاوم، بیماران از این نوع اختلال روانی رنج میبرند و درمانهای دارویی ضدصرع نیز به این بیماران کمکی نمیکند.
زندگی با صرع
از مسایل مهمی که برای بیمار و اطرافیان وی و همچنین پزشک مطرح میباشد آن است که فرد مبتلا به صرع چگونه میتواند با وجود بیماری، مصرف دارو و عوارض هر یک، زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعیاش را به خوبی اداره کند و چه شیوههایی را در پیش بگیرد که کمترین آسیب و عارضه را داشته باشد. در اینجا ما توصیههای خاصی را برای مبتلایان به صرع بیان داشته که بر اساس تجارب چندین ساله ما در برخورد با این مبتلایان است و توجه به این توصیهها را در بهبود کیفیت زندگی بیماران بسیار مؤثر میدانیم.
- مصرف منظم و به موقع دارو شرط اصلی کنترل حملات صرع است.
- استفاده از دفترچههای یادداشت جهت ثبت مصرف قرص و فراموش نکردن آن بسیار مهم است. از مصرف قرصی در میان جمع هیچگاه خجالت نکشید. بروز حملات صرع در صورت نخوردن دارو عوارض بیشتری را متوجه شما خواهد نمود.
- در زمان ورزش کردن از خستگی زیاد اجتناب نمایید. ورزشهایی چون شنا و کوهنوردی را حتماً به اتفاق دوستان خویش یا سایر افراد خانواده انجام دهید.
- در موقع استحمام حتماً خانواده را از رفتن خویش به حمام مطلع و از ماندن طولانیمدت در زیر دوش آب بپرهیزید.
- مسائل زناشویی و جنسی هیچ منعی برای بیماران مصروع ندارد. با این حال باید مواظب بود و از هیجانات جنسی بیش از حد معمول پرهیز کرد.
- توجه به بهداشت خواب یعنی زمان مناسب به خواب رفتن، مدت مناسب، مکان و محل مناسب خواب برای مبتلا به صرع بسیار مهم است. به یاد داشته باشید بیخوابی و دیر خوابیدن شب، عامل قوی در بروز حملات صرع است. والدین فرد مبتلا توجه داشته باشند هیچگاه بیمار را نباید ناگهانی از خواب بیدار نمود. پریدن ناگهانی از خواب نیز در مواردی به تشدید حملات کمک میکند.
- رانندگی با اتومبیل و موتور سیکلت زمانی برای مبتلایان به صرع میسر است که حداقل یک سال تمام از کنترل حملات آنان گذشته باشد. مطلع نمودن مأمورین راهنمایی رانندگی از بیماری صرع و گزارش پزشک یه پلیس جهت تأیید کنترل حملات باید در فرهنگ کشور ما به صورت معمول اجرا گردد. رانندگی برای بیماری که حملات صرع وی کنترل نیست میتواند خطرهای جدی به وجود آورد.
- حتماً مسئولین محل کار خویش را از بیماری خود مطلع نمایید. مطلع نبودن همکاران شما میتواند جان شما را به خطر اندازد.
- شغلهای چون خلبانی، رانندگی، کار در ارتفاعات و شغلهای حساس مشابه، برای مبتلایان به صرع مناسب نیست و مشغول شدن به آنها برای بیماران توصیه نمیشود.
- صرع به نوبه خود هیچ گونه اثر سویی بر روی حافظه نداشته و حتی در موارد شدید نیز قوای ذهنی بیمار را درگیر نمیکند معمولاً بیمارانی که دچار مشکلات ذهنی هستند بیماری زمینهای مغزی علت آن است نه صرع آنان. داروهای ضدصرع اثرات ناچیزی بر روی قوای ذهنی دارند که قابل اغماض است. بنابراین هیچگاه این صحبت عوامانه را که صرع و داروهای ضدصرع کندذهنی میآورند باور نکنید.
- همیشه در جیب خود کارت شناسایی، نوع بیماری صرع و داروی مصرفی و تعاد آن را بر روی کارت همراه داشته باشید. در بسیاری موارد این اطلاعات باعث بهبودی و تسریع روند درمان در صورت بروز حملات تشنج برای بیماران گردیده است.
- مشکلات خویش را با یک دوست خوب، همسر، والدین یا یکی از اطرافیان و یا پزشک خود که مورد وثوق و اعتماد شماست، در میان بگذارید. راهنمایی گرفتن جهت حل مشکلات کمک بسیار زیادی جهت مقابله و حل مشکلاتتان خواهد بود.
- ضعفهای شناختی و رفتاری خود را به حساب صرع نگذارید. بیماریهایی چون صرع را یک نعمت خداوندی جهت امتحان خویش قلمداد کنید. پیروزی در این امتحان تواناییهای جدیدی به شما خواهد داد.
- با پزشک خود صادق باشید. به او اعتماد کنید. کمتر کسی چون پزشک خیرخواه شماست. در میان گذاشتن مشکلات درمانی و کمک طلبیدن از پزشک میتواند روند درمانی شما را بهتر نماید. ویزیت دورهای و مراجعۀ منظم و طبق برنامه به پزشک از بروز خطرات جدی جلوگیری خواهد نمود.
- شرکت در انجمنها و مجالس عمومی خصوصاً مرتبط با صرع میتواند مفید و قابل توجه باشد و نیروی اعتماد به نفس و خودباوری را در شما تقویت نماید. بهترین دوستان شما میتوانند کسانی باشند که درد مشترکی با شما دارند.
- تلویزیون، کامپیوتر و بازیهای کامپیوتری، در صورت زیاد استفاده کردن میتواند منجر به بروز حملات تشنج گردند. بنابراین لازم است افراد مبتلا به صرع در هنگام تماشای تلویزیون فاصلۀ مناسب را رعایت کنند و از کار کردن بیش از اندازه با کامپیوتر اجتناب کنند.
والدین و اطرافیان در برخورد با بیمار صرع در هنگام حملۀ تشنج باید کاملاً خونسردی خویش را حفظ نمایند. بیمار را به پهلو بخوابانید و از به کار بردن هر گونه وسیلهای جهت باز کردن دهان بیمار جداً پرهیز نمایند. یک حملۀ صرع معمولاً بعد از یک دقیقه خاتمه مییابد. در صورت طولانی شدن یک حمله صرع تیم اورژانس را خبر و یا فرد مبتلا را سریعاً به یک مرکز بیمارستانی منتقل نمایید.
قبل از تجویز دارو توسط پزشک و مصرف آن توسط بیمار، باید به یک سری اصولی بنیادی در مورد درمان صرع توجه نمود. درمان همیشه باید بعد از قطعی شدن تشخیص صرع براساس یافتههای بالینی و آزمایشگاهی صورت گیرد. هرگونه شک در تشخیص میتواند عوارض بعدی را به دنبال داشته باشد. صرع، یک بیماری قابل درمان در اکثریت بیماران میباشد. منتها باید توجه نمود تصمیمگیرندۀ اصلی در مورد شروع، قطع و طول مدت درمان پزشک است و بیمار باید تابع و پیرو بیچون و چرا در مورد ادامۀ درمان باشد. قطع درمان دارویی توسط بیمار بیشترین عوارض را متوجه خود او خواهد نمود و عوارض ناگواری را به دنبال خواهد داشت. دارویی برای بیمار باید تجویز شود که ارزان، در دسترس، دارای کمترین عوارض، قابل مصرف و متناسب با نوع تشنج انتخاب شده باشد.
بعضی از انواع تشنج نیاز به درمان طولانیمدت و حتی مادامالعمر دارند مثلاً صرعی که ناشی از آسیب سلولهای مغزی به دنبال ضربه مغزی، ضایعات مادرزادی مغز و یا دستکاری ناشی از جراحی برروی مغز است. بنابراین بیمار باید درک کند که مصرف دارو به مثابۀ ادامه زندگی با نشاط و سالم و البته نیاز مبرم و فیزیولوژیک سلولهای مغزی است و در صورت قطع دارو، صدمات بیشتری متوجه فرد میگردد.
مراجعۀ فرد مبتلا به صرع به متخصصان مربوطه یعنی متخصص بیماریهای مغز و اعصاب یا فردی که رشتۀ تخصصی او صرع میباشد، میتواند منجر به تشخیص صحیح و تجویز مناسب داروی صرع گردد. اشتباهات تشخیصی در هنگام مراجعه به پزشکانی چون روان پزشک و غیره می تواند بیماران را در مورد درمان صحیح صرع گمراه کند.
هرنوع صرع، داروی مناسب و خاص خویش را دارد و هر دارویی را نمیتوان در انواع مختلف صرع به کار برد. مثلاً سدیم والپروات داروی انتخابی صرع غیاب petitmal/absence است ولی دارویی مثل کلونازپام و یا فنیتوئین میتواند حتی این نوع صرع را تشدید نماید. درمان صرع به دو گروه درمانهای دارویی و جراحی تقسیم میگردد. 60 تا 70 درصد بیماران صرع بعد از تجویز اولین داروی ضد صرع، علامتهای آنها کنترل میگردد. در 20 تا 30 درصد باقیماندۀ بیماران با تجویز داروی دوم و سوم حملات کنترل شده و تنها ۱۰ درصد بیماران صرع مقاوم به درمان داشته که حتی تجویز داروی چهارم نیز به آنها کمکی نمیکند. در این موارد روشهای نوین جراحی توانسته کمک زیادی به خاتمه و کنترل حملات صرع نماید. همراه با تجویز دارو نکات ظریفی وجود دارد که همیشه باید توسط پزشک به بیمار گوشزد گردد. رعایت این نکات میتواند در کاهش حملات بیمار بسیار مؤثر باشد. اجتناب از خستگیهای جسمی و روحی نکتۀ مهمی است. فعالیتهای بدنی و ورزشی همراه با خستگی بیش از حد میتواند آستانۀ حملات تشنج را کاهش و منجر به بروز حملات گردد. استرسهای روحی ـ روانی نیز در بیماران مبتلا به صرع میتواند منجر به بروز تشنج گردد که این نکته خصوصاً باید از طرف والدین و اطرافیان بیمار مصروع مورد توجه باشد. بعضی از بیماران به تجربه درمییابند که بعضی از انواع مواد غذایی ممکن است در تشدید حملات آنان مؤثر باشد و باید توجه نمود که بیماران از این نوع غذاها اجتناب نمایند. در تجربه ما بیخوابی و اختلال سیکل خواب ـ بیداری مهمترین عامل عود حملات است. فرد مبتلا به صرع باید خواب مناسب و راحتی داشته باشد، در زمان مناسب بخوابد و در ساعات مناسب از خواب بیدار شود. افراد مبتلا به صرع باید از مصرف الکل و مواد مخدر شدیداً حذر کنند و در صورت امکان از مصرف سیگار دوری نماید. تغذیۀ مناسب و توجه به رعایت اصول غذایی برای بیمار مصروع مهم است. حذف یک وعدۀ غذایی مثلی شام یا صبحانه، مصرف مواد قندی زیاد به خصوص در هنگام صبحانه و افراط در مصرف بعضی از مواد غذایی میتواند در عود حملات بیماران مصروع مؤثر باشد.
سیر و پیش آگهی
همان طوری که اشاره شد با تجویز داروی مناسب بین 70 تا 90 درصد بیماران صرع حملاتشان کنترل میگردد که در ۶۰ درصد موارد به علت کنترل کامل حملات، پیشآگهی بیماری بسیار خوب میباشد. نکته مهم آن است که صرع یک بیماری مزمن بوده و بیمار باید مدت مدیدی دارو مصرف نماید. لذا توجه به کیفیت زندگی بیماران و ارایۀ راهکارهایی جهت بهبود وضعیت زندگی آنان بسیار مهم است. بسیاری از باورهای غلط فرهنگی در جامعه ما در مورد بیماری صرع باید به دور ریخته شود. فرد مبتلا به صرع هیچ تفاوتی با سایر افراد جامعه ندارد. با کمال شجاعت میتواند درس بخواند، به دانشگاه برود، ازدواج کند، بچهدار شود و به مدارج بالای شغلی و علمی دست یابد. کسی که باید این باورها را در جامعه عوض کند خود فرد مبتلا است. فرد مبتلا به صرع، آن حصار کاذبی را که به دور خود کشیده باید خراب کند و با چشمانی باز و واقعبین در جامعه زندگی کند و برای بهبود وضعیت اجتماعی خویش و سایر مبتلایان به صرع تلاش کند.
در حال حاضر به خاطر وجود ارتقاء سطح بهداشت و سلامت، داروهای مؤثر و روشهای تشخیصی ـ درمانی پیشرفته وضعیت درمان صرع کاملاً با سالهای قبلی تفاوت نموده است. وقتی یک دختر یا پسر مبتلا به صرع با تجویز دارو کاملاً حملاتش کنترل است و هیچ مشکلی ندارد چه دلیلی دارد که همانند بقیه زندگی نکند، ازدواج نکند و بچهدار نشود؟ بنابراین صرع یک بیماری با پیشآگهی خوب و سیر خوشخیم است و نباید والدین و خانواده بیماران از آن ترسی غیرمنطقی داشته باشند.
داروهای رایج در درمان صرع به دو دستۀ داروهای قدیمی و داروهای جدید تقسیم میگردند. در گروه داروهای قدیمی فنیتوئین، فنوباربیتال، کاربامازپین، سدیم والپروات، کلونازپام، پریمیدون و اتوسوکسماید قرار گرفتهاند و در دستۀ داروهای جدید داروهایی چون گابانتین، توپیرامات، لاموتریژین، اکسکاربامازپین، لوتریاستام و چندین داروی جدید دیگر قرار گرفتهاند.
نکتۀ مهم آن است که هنوز بهترین درمان دارویی صرع چه در صرعهای موضعی و چه در صرعهای عمومی، داروهای قدیمی میباشند. دراین میان سدیم والپروات و کاربامازپین درمان انتخابی در هر دو نوع صرع میباشند. در صرعهایی که حرکتهای میوکونیک برحسته است سدیم والپروات و اتوسوکسماید انتخابیاند. در خانمهای سنین 18 تا 35 سالگی کاربامازپین و در سنین بالای 50 سال، فنیتوئین درمان انتخابی است. در اطفال زیر دو سال هنوز فنوباربیتال و بنزودیازپین (کلونازپام، نیترازپام، کلوبازام) کاربرد زیادی دارند. در صرع به دنبال ضربه و آسیبهای ساختمانی مغز فنیتوئین درمان اول است. داروهای ضدصرع جدید را زمانی به کار میبریم که داروهای فوقالذکر مؤثر نباشند و یا عارضه آنها جدی است، گرچه امروزه بعضی پزشکان از لاموتریژین و توپیرامات به عنوان درمان خط اول در بعضی از انواع صرع استفاده میکنند.
عوارض داروهای ضدصرع در بسیاری موارد مشابه است ولى بعضی داروها عوارضی خاص خود را دارند. سرگیجه، عدم تعادل، خوابآلودگی، عوارض گوارشی معمولاً با تجویز اولیه این داروها رخ میدهد و معمولاً سریع برطرف میگردد. اما بروز هرگونه عارضهای چون ضایعات پوستی، تب و واکنشهای حساسیتی را باید سریعاً به پزشک اطلاع داد. عوارض کبدی به صورت نادر با مصرف بعضی از این داروها دیده میشود. از عوارض شایع مصرف توپیرامات بیماری سنگ کلیه و در لاموتریژین واکنشهای پوستی است.
در طی دو دهۀ اخیر، جراحی به عنوان یک روش درمانی در صرع مطرح گردیده است. اصولاً باید توجه داشت که هرگاه یک کانون صرعزای پایدار و مقاوم به عنوان علت صرع وجود داشته باشد جراحی در درمان این بیمار کمککننده است. گرچه جراحی اولین خط درمان نیست لیکن بیماران را باید براساسی ویژگیهای خاصی که توسط متخصص صرع تعریف میشود کاندید عمل جراحی نمود.
صرعهایی را که یک ضایعه مشخص در مغز علت آنهاست، یا جهت درمان بیش از سه دارو نیاز است و یا کانون پایدار و مشخصی در بررسیهای ازمایشگاهی علت بروز آنها است، میتوان جهت جراحی کاندید نمود. امروزه در بسیاری از کشورها به خاطر وجود بخشهای پیشرفته صرع و جراحی صرع، بیماران میتوانند از این روشهای جراحی سود ببرند.