دکتر حمیدرضا نمازی
ما وقتی در مقام قضاوت اخلاقی قرار میگیریم بیش از آن که رفتار دیگران را چرتکه بیندازیم، از «خیال» مدد میگیریم. به بیان دیگر، ما به یمن قوۀ خیال، میتوانیم خود را به جای دیگران بگذاریم و از منظر آنها جهان را ببینیم. امکان حضور در چشم دیگری، هنر قوۀ خیال است. به همین دلیل، خیال و اخلاق در فرهنگ و حکمت و فلسفه ، اموری در هم تنیدهاند چنان که رمز و راز زندگی اخلاقی را شاید بتوان در پروار کردن خیال دیگرمدار، جست و جو کرد. خیال، البته برادران دروغینی دارد که گاهی قضاوت و تصمیم اخلاقی ما را مخدوش میکند. وسواس و توهم و بدبینی برادران دروغین خیالاند . توهم، جای آنکه فهم دیگری را ممکن کند ، او را از ما دورتر می کند. توهم و وسواس و بدبینی عموماً با انگ زدن همراهند. وقتی به کسی انگ میزنیم، به انگار ابراز میکنیم که دریچهای میان جهان ما با او نیست. خیال اما همیشه میتواند روزنی را گشوده نگاه دارد تا انصاف، عصای قضاوت شود. آدمها آن چنان که از بوی بد دیگران دچار ناراحتی و چندش میشوند، از بوی بد خودشان نمیگریزند و در عذاب نیستند. تخیل اخلاقی یادمان میدهد که استانداردی دوگانه برای قضاوت اخلاقی نداشته باشیم و از بوی بد خودمان نیز در عذاب باشیم. قاعدۀ طلایی اخلاق آن است که دیگران را در آیینۀ اخلاق کمابیش همان گونه ببینیم که خودمان را ورانداز میکنیم. «تخیل اخلاقی» در حوزۀ سلامت، هم به کار طبیبان و پرستاران میآید تا درد را به آب عادت نسپارند و هم به کار مردمان میآید تا بتوانند گاهی درد و رنج و بیماری را «خیال» کنند.
سپاس از مطالب ارزشمند شما
آیا کتابی در مورد خیال ورزی اخلاقی دارید که مطالب را بیشتر توضیح دهد
پرسش شما با نویسنده مقاله در میان گذاشته شد. در صورت گرفتن پاسخ به شما خبر میدیم. تشکر از توجهتون