صفحه اصلی / اسلایدر / روان‌درمانی بعنوان داروی اپی‌ژنتیک؛ چگونه میم‌ها را تغییر دهیم؟

روان‌درمانی بعنوان داروی اپی‌ژنتیک؛ چگونه میم‌ها را تغییر دهیم؟

   دکتر محبوبه فرزانگان

اختلالات روانی را ‌می‌توان یک نقص تکاملی در نظر گرفت. از یک‌سو، مسیرهای عصبی برنامه‌ریزی‌شده ژنتیکی ناکافی، به‌ویژه بین دستگاه لیمبیک و قشر پیش‌پیشانی و از سوی دیگر کدهای فرهنگی ناسازگاری که رفتارها را تغییر می‌دهند، برخی از انواع این مشکلات، تکاملی هستند. پاسخ‌های استرس و آرامش و اختلال‌های مرتبط نه تنها مدارهایی زیستی  هستند، بلکه ساختارهای اجتماعی هستند که به توجه، تفسیرها و درنتیجه رفتارهای ما منجر می‌شوند.

اثراتی که محیط بر روی ژن‌های خود می‌گذارد، فقط شیمیایی-فیزیکی نیست، بلکه از طریق کُدهای فرهنگی یا نمادین نیز قابل انجام است. به این معنا میم‌ها در واقع پاره‌هایی از اطلاعات هستند. میم‌ها شامل الگوهای رفتاری، آهنگ، ریتم، واژه‌های مکتوب و گفتاری، حالات چهره، لمس، و پیام‌هایی که از راه تلویزیون، رادیو، تماس تلفنی، نامه‌ها و غیره دریافت می‌شود، است. در طول رشد، بویژه در زمان‌های بُحرانی اوایل زندگی، ژن‌ها بسته به میزان و نوع استرس‌ها و سبک زندگی، خاموش یا روشن می‌شوند و باعث آسیب‌پذیری در برابر استرس در مراحل بعدی زندگی می‌شوند (لی، 2010). داوکینز میم‌ها را شبیه‌سازهای نمادین تعریف می‌کند و آنها را همانند تکثیرگرهای زیستی یا ژن‌ها می‌داند. همانطور که ژنها با انتقال از بدنی به بدنی دیگر از طریق اسپرم یا تخمک، خود را در مخزن ژنی تکثیر می‌کند، میم‌ها نیز با انتقال از مغز به مغز از طریق فرآیندی که به معنای وسیع می‌توان آنرا «تقلید» نامید، خود را منتشر می‌کنند (ص. 1981، 143).

میم‌های استرس (Stress Memes)  با میم‌های میزبان (Residence Memes) تعامل دارند. این تعامل می‌تواند باعث تکثیر میم‌های استرس شود. اگر میم‌های محافظ (Protectine Memes) فعال و فراوان باشند، پاسخ ایمنی میزبان پاسخ استرس را خاموش می‌کند. با این وجود ممکن است میم‌های استرس با استرس ورودی فعال شوند، بویژه زمانی‌که میم‌های محافظ ضعیف‌ شده باشند. استرس مزمن باعث قطع ارتباط بین میم‌های جدید و میم‌های محافظتی میزبان می‌شود که معمولاً غالب هستند و ازین طریق عملکرد حافظه را تضعیف می‌کند.

در مطالعات فرهنگی این نکته قابل درک است که شکل‌گیری سندرم‌های روانپزشکی در هر فرهنگی تابع دستگاه‌های ارزشی متفاوتی است. سنت‌ها بعنوان هستة اصلی فرهنگ مورد توجه قرار می‌گیرند (گلپال کریشنان و باباکان، 2008). در دوران کودکی میم‌های فرهنگی به‌شدت تقویت می‌شوند. در این دورة زمانی میم نابالغ به‌تدریج پالایش می‌شوند، و در نهایت میم‌های فعال ممکن است با میم‌های پیشینیِ تقویت‌شده در تضاد باشند، درنتیجه پالایش می‌شوند. به همین خاطر در طول روان‌درمانی، به عنوان یک فرآیند رشدی، نیاز هست که درمانگر و مراجع به الگوهای اندیشه و رفتاری فرهنگی و فردی خود آگاه باشند.

در نظر داشته باشیم که میم‌های استرس تمایل دارند میم‌های ادراکی (perceptual) یا ورودی (incoming) را از میم‌های حافظه (memory) جدا کنند. با رشد آگاهی فردی و تغییر آگاهانة میم‌ها، می‌توانیم شکاف بین میم‌های ورودی و میم‌های حافظه را ببندیم و در نتیجه فاصله‌ی بین خودِ روایتگر و خودِ تجربه‌گر را کاهش دهیم. انسجام میم‌ها کلید شفا و سلامت است. از این منظر، روان‌درمانی ساختارشکنیِ نظام‌مند میم‌های استرس با ویرایش طرح‌واره‌های ناسازگار و باورهای ناکارآمد و توسعة میم‌های محافظ با دستیاب‌تر ساختنِ سرمایه‌های روان‌شناختی و در نهایت، ادغام میم‌های ادراکی و میم‌های حافظه از طریق تمرین‌های بهوشیاری ـ مبنا در نظر گرفته می‌شود.

بسیاری از آزمایش‌های تجربی و بالینی تغییرات اپی‌ژنتیک آشکاری را بعد از یک دورة روان‌درمانی مؤثر نشان می‌دهند (استال و همکاران، 2012). بخش بزرگی از عملکردهای عصبی ما، و همچنین بیان ژن‌ها، به زبان و سایر کُدهای نمادین وابسته است. بنابراین، می‌توان از روان‌درمانی به‌عنوان داروی اپی‌ژنتیکی نام برد که می‌تواند احساس‌ها، رفتارها و حتی پاسخ‌های روان ـ عصب ـ ایمنی ما را تعدیل کند.

وجود چنین دیدگاه سیستمی در کار بالینی، می‌تواند رویکرد روان‌تنی را در تحلیل، درمان و آموزش بیماران تسهیل‌کند و به برنامه‌های درمانی و آموزشی یکپارچه‌تر و مؤثرتر منجر شود. درک روشمند کدهای نمادین و فرهنگی گفتمان روان‌شناسی را زنده‌تر کرده و نقش حیاتی مداخلات روان‌تنی را در سلامت و پزشکی آشکارتر می‌سازد.

 

    منابع:

Dawkins, R. (1981). Selfish genes and selfish memes. (1981). In Hofstadter, D. R., &  Dennett, D. C (Eds). The Mind’s I: Fantasies and Reflections on Self and Sou (p. 124–144). New York, NY: Basic Books.

Gopalkrishnan, N., & Babacan, H. (2015). Cultural diversity and mental health. Australas.Psychiatry., 23(6 Suppl), 6-8. doi:23/6_suppl/6 [pii];10.1177/1039856215609769 [doi]. Retrieved from PM:26634659

Leigh, H. (2010). Genes, memes, culture, and mental illness: Toward an integrative model. New York, NY, US: Springer Science + Business Media.

Stahl, S. M. (2012). Psychotherapy as an epigenetic ‘drug’: psychiatric therapeutics target symptoms linked to malfunctioning brain circuits with psychotherapy as well as with drugs. J Clin.Pharm Ther, 37(3), 249-253. doi:10.1111/j.1365-2710.2011.01301.x [doi]. Retrieved

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Buttonارتباط با ما