دکتر حمیدرضا نمازی
در فرهنگ کهن ایرانی، یکی از ملاحظات اخلاقی، بازشناختن برادران دروغین بوده است. پندنامۀ بزرگمهر بُختگان اندرزنامهای است که از این وزیر دانای انوشیروان به جای ماندهاست. متن با مقدمهای در معرفی بزرگمهر از زبان خود او آغاز میگردد که در آن میآورد که این رساله را به فرمان خسرو انوشیروان تألیف کرده و در گنج شاهی نهادهاست که بتواند موجب بهبود فرهنگ کسانی باشد که شایستگی پذیرش آن را دارند. سخن ، سپس در بیدوامی امور گیتی و ثبات و دوام پارسایی و کارهای نیک می رود و در پی آن متذکر میشود که خود او پیوسته در پرداختن به پارسایی و پرهیز از گناه بوده است. اندرزها به صورت سؤال و جواب است هم سؤالها از اوست و هم جوابها. در این اندرزنامه فضائل و متشابهات آنها، به برادران دروغین مصطلح شدهاند مثلاً رادی یا بخشندگی فضیلت است ولی اسراف که متشابه یا برادر دروغین آن است، رذیله بهشمار میرود. نگاهی که در این اندرزنامه به برادران دروغین یا به تعبیری زوج واژه های ناهمگون شده است، فراتر از فضایل و رذایل اخلاقی است و با تفسیری میتواند حالات نفسانی را به تمامی در بربگیرد. هنوز و همچنان، برای فرهنگ ایرانی، این تقسیم، معنا و مسما دارد. ما عشق را گاهی با تحقیر اشتباه میگیریم و خیال میکنیم در عاشقی، طرف مقابل باید بیاید و دل به یغما ببرد. گاهی هم ترحم را با احترام، یکی فرض میکنیم و بنیان کرامت انسانی را به هم میزنیم.
یکی دیگر از آن مواردی که برادران دروغین بسیاری دارد، زیبایی است. گاهی زیبایی را با مد اشتباه میگیریم و تغییری برگشتناپذیر در جسممان ایجاد میکنیم و سالهایسال یا در حسرت شمایل از دست رفته یا با توجیه چهره به دست آمده، روزگار میگذرانیم.
برادر دروغین دیگر زیبایی، هیجان است. گاهی در گرداب هیجان میافتیم و حتی از مد جلوتر میرویم تا جلبتوجه را به قیمت از کف دادن زیبایی به دست آوریم. دوگانۀ هیجان و توجهطلبی با زیبایی امر مهمی در روزگار امروز ماست. به نظر میرسد آنکه هیجان و توجهطلبی را به قیمت زیبایی میخرد، از زیبایی و حتی تنوع غافل است. شرط زیبایی در تلقی صورتانگارانهاش، برگشتپذیری مداخلاتی است که آدمیان با جسمشان میکنند. این روزها به مدد پزشکی، بسیاری از تصورات هیجانآمیز و البته گذرا جامۀ عمل میپوشد و البته در بسیاری از موارد جبران و بازگشتی برای آن متصور نیست.
ساز و کارهای دفاعی نیز در پرتو تبیین بزرگمهر بختگان، جالب توجه است. به عنوان نمونه، «سرکوب» میتواند مکانیسم دفاعی پختهای باشد اگر همچون فرایندی خودآگاه و ارادی، آدمی خواستهها و امیال خود را مهار کند، و بهطور موقت خاطرات ناراحتکننده را کنار گذارد. اما برادر دروغینی به نام «واپسرانی» دارد. واپسرانی یکی از اصلیترین سازوکارهای دفاعی است. مراد از واپسرانی جلوگیری از ورود افکار، خاطرات، آرزوها، امیال و تجارب دردناک، ناخوشایند، شرمآور و ناپسند به سطح خودآگاه و هشیار است. طنز نیز مهارت و ساز و کار پختهای است که به تعبیر کیر کگور حتی در مرحلهای بالاتر از اخلاق قرار میگیرد. مراد از مکانیسم طنز آن است که آدمی با تأکید بر جنبههای جالب و طنزگونۀ عامل اضطرابآمیز با آن کنار آید. برادر دروغین طنز، بسیاری از مکانیسمهای دفاعی ناپخته یا رواننژند است. مثلاً برونریزی یا کنشنمایی مکانیسمی است که فرد، تعارضات هیجانی خود را با انجام کارهایی که به نظرش سبب آرامش میشود حل و فصل میکند. سخره گرفتن دیگران از مصادیق این برادر دروغین است.
به زعم من، آنچه مکانیسمهای دفاعی و مهارتهای مقابلهای را از دام رهزنی واژگان میرهاند، تبیین آن از منظری فرازبان، همچون برادران دروغین است.